چکیده:
عملیات روانی، تلاشهای برنامه ریزی شده ای است برای تغییر ادراکات و در نهایت رفتار مخاطبان معین، اجرا و انجام موفقیت آمیز سناریوی عملیات روانی توسط رسانه ها، مستلزم درک درست آنان از مخاطبان، شگردها، روشها و ابزارهای مورد استفاده در ترغیب و متقاعد کردن مخاطبان است؛ لذا طراحان عملیات روانی رسانه ای باید به اطلاعاتی در مورد فرهنگ، شرایط و ویژگیهای اجتماعی - سیاسی مخاطبان دست یابند؛ اما این مهم خود مستلزم درک پیچیدگیهای میان رابطه ساختار آگاهی انسان و سازه های موثر در تکوین آگاهی است. به عبارتی عملیات روانی از طریق رسانه، باید به ماهیت تعاملات میان آگاهی، ساختارهای هنجاری، شناختی، ابزاری و احساسی توجه داشته باشد تا از طریق مداخله در ارزشهای حاکم بر ساختارهای مذکور یعنی صداقت، حقیقت، مفید بودن و زیبایی شناسی زمینه بر هم زدن نقطه تعادل میان عینیت و ذهنیت را فراهم ساخته و سازه های موجد سازمان آگاهی چون فضاسازی، گزینش و همگون سازی را، ساختار مجدد دهد. بدیهی است به جهت ماهیت زبان که بر بنیاد اشتراک معانی استوار است، با تغییر در ساختار آگاهی، ساخت معنایی واژگان دچار تغییر شده و این خود زمینه تغییرات زبانی (توسیع و تضییق معنایی واژگان) را فراهم خواهد آورد. این مقاله در تلاش است تا نحوه مداخله رسانه ها در زبان را از مسیر تحول در ساختار شناختی و از طریق عملیات روانی رسانه ای نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
"به عبارتی رسانههای دیداری-شنیداری در راستای ذهنیتسازی مخاطب با کوچکترین واکنشمثبت او و در لحظه خطر،ایستارهای سیاسی-راهبردی خود را بیان میکنند(امینی،1384:63؛امااز دیگر سوی ساختار(مغز)و کارکرد(رفتار)آدمی در تعامل با انواع رسانههای دیداری-شنیداریمیتواند بهطور فعال واکنش نشان دهد که این واکنشاهای ساختاری و کارکردی میتواند مبتنی برنظریههای روانشناسی اجتماعی همچون نظریه یادگیری،شناختی و یا انگیزشی،از آنجا که مقولهشناخت،ادراک و رفتار آدمی یک شأن و حیثیت اجتماعی نیز دارد و ساحت روان جمعی درساختدهی به ادراکات انسانی و نیز جهتبخشی به رفتارهای او مؤثر است،رسانهها خاصه،رسانههایجمعی در فرایندهای ذهنیتسازی مخاطبان خود،قطعا میباید به عنصر روان جمعی که خود برسازنده معانی مشترک و میان ذهنی آدمیان است و نیز بر موقعیتهای اجتماعی،قضاوتهای اجتماعی وحافظه اجتماعی که در شاکله بخشی به شناخت و رفتار تأکید میورزد،التفات و توجه لازم را بنمایند ولذا در این نگاه عملیات روانی رسانهای باید بر نوعی دیالتیک در خلق معنا و شناخت پای فشرد کهمیان رسانه(رسانننده معنا)و مخاطب(برگیرنده معنا)،ابتناء داشته باشد.
فرایند مداخله رسانه در حوزه زبان را میتوان در قالبنمودار ذیل نشان داد: (به تصویر صفحه مراجعه شود)همچنانکه نمودار مزبور نشان میدهد رسانه به منظور تغییر در ساختار و نظام معنایی و واژگانیزبان جامعه مقصد خود از مسیر عملیات روانی،باید از چارچوب فرهنگ(ابعاد هنجاری،احساسی،&%00803EFAG008G% ابزاری و شناختی)به حوزه ذهنیت مخاطبان خود نفوذ و رسوخ نماید و از طریق تعامل فعال بامخاطبان زبان مقصد ساختار آگاهی آنها را دچار تحول سازد و از آنجا که ساختار آگاهی برآیند تعادلیافتهای از مختصات چهارگانه فرهنگ است،پس با مداخله در ساحات ارزشهای حاکم بر ابعاد چهارگانهفوق یعنی صداقت،زیباییشناختی،مفید بودن و حقیقت،ساختار آگاهی مخاطبان خود را فرو ریزد وپس از این ساختارشکنی در حوزه آگاهی(برهم خوردن نقطعه تعادل عین و ذهن)،تدریجا ساختار ذهنبه واسطه داشتن خصلت فضاسازی،گزینشگری و همگونسازی،تدریجا به ساختاردهی مجدد به ساحتآگاهی خواهد پرداخت."