چکیده:
هدف این پژوهش، تعیین جایگاه همسران در نظام خانواده از منظر آموزههای دینی، با نگاهی روانشناختی است که با روش تحلیلی ـ توصیفی انجام میگیرد. نظام خانواده و نقشهای جنسیتی همسران، همانند سایر نظامهای انسانی و اجتماعی دارای یک سازمان است. در هر سازمان، هر فرد برای خود جایگاه ویژهای دارد که نشانه قدرت و تأثیر او بر دیگران است. در نظام خانواده نیز هر فرد با توجه به نقش ویژهای که دارد، باید تکالیف و وظایف خاصی را انجام دهد. همچنین جایگاه و سلسله مراتب افراد در آن خانواده مشخص است. بسیاری از صاحبنظران خانواده، مانند مینوچین، جی هی لی و گلدنبرگ، وجود سلسله مراتب شفاف و صریح درون خانوادگی و ایفای نقشهای متناسب را پیشفرض کارایی و بالندگی خانواده میدانند. ملاک سلامت و بهنجاری خانواده در نگاه آنها، قرار گرفتن اعضای خانواده، به ویژه همسران، در نقشها و سلسله مراتب متناسب است. در آموزههای دینی توجه ویژهای به نقشهای جنسیتی همسران شده است که این پژوهش به بررسی آنها میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"احترام و تکریم: احترام و تکریم یکدیگر، از آموزههای اخلاقی دوجانبه در روابط همسران است؛ یعنی همانگونه که زن وظیفه دارد به شوهر خود احترام بگذارد و رعایت شأن و منزلت او را به عنوان همسر، مدیر خانواده و پدر فرزندان داشته باشد، مرد نیز متقابلا میباید زن را تکریم کند و منزلت همسری و مادری او را رعایت نماید.
قوام بودن مرد بر زن نیز گرچه متضمن نوعی تسلط و اشراف است، لیکن همانگونه که در ابتدای بحث در بیان مفهوم ریاست آوردیم، این معنا از دقت و ظرافت خاصی برخوردار است و به اختصار به سرپرستی، حمایت، مسئولیت گردانندگی امور، محافظت و رعایت مصالح باز میگردد، چنانکه در تفسیر خسروی آمده است: «قوامون یعنی مردان بر امور زنان ایستادگی میکنند و از آنها با رعایت و مراقبت کامل محافظت مینمایند.
در منابع روایی نیز احادیث زیادی درباره ریاست شوهر و لزوم اطاعت همسرش از وی وجود دارد که در ذیل، به نمونههایی از آنها اشاره میشود: الف) در کتاب جامع احادیثالشیعة 525 به نقل از مرحوم صدوق در الفقیه 526 آمده است: «امام صادق علیهالسلام میفرماید: خدا رحمت کند مردی را که رابطه میان خود و زنش را به نیکی برگزار کند، پس خداوند او را سرپرست و قیم بر آن زن قرار داده است."