چکیده:
هدف این مقاله، بررسی مهمترین مولفه های موثر بر چشم انداز سیاسی جنبش های
انقلابی عربی و چالش های پیش روی الگوی نوین دولت در خاورمیانه عربی می باشد.
یافته ها نشان می دهد در مرحله گذار به دولت مدنی، مولفه هایی مانند ماهیت دولت و
نوع واکنش رژیم سیاسی به جنبش انقلابی، نوع ائتلاف یا انشقاق گفتمان های فکری
سیاسی نوگرا با احزاب سنتی اسلام گرا، بی طرفی یا نوع مداخله نیروهای مسلح، و
کیفیت تاثیرگذاری عوامل فراملی، منجر به سه الگوی گذار نسبتا مسالمت آمیز در مصر
و تونس، جنگ داخلی در لیبی و مبارزات مسلحانه در سوریه و یمن و آغاز
اصلاحات ساختاری تدریجی در اردن و مراکش شده است.
خلاصه ماشینی:
يافته ها نشان ميدهد در مرحلۀ گذار به دولت مدني، مؤلفه هايي مانند ماهيت دولت و نوع واکنش رژيم سياسي به جنبش انقلابي، نوع ائتلاف يا انشقاق گفتمان هاي فکري سياسي نوگرا با احزاب سنتي اسلامگرا، بيطرفي يا نوع مداخلۀ نيروهاي مسلح ، و کيفيت تأثيرگذاري عوامل فراملي، منجر به سه الگوي گذار نسبتا مسالمت آميز در مصر و تونس ، جنگ داخلي در ليبي و مبارزات مسلحانه در سوريه و يمن و آغاز اصلاحات ساختاري تدريجي در اردن و مراکش شده است .
روش هاي چندگانۀ تعامل احزاب و گروههاي اسلامگرا در عرصۀ سياست و مشارکت فعالانه در عرصۀ اجتماعي و جامعه مدني و حضور شايسته نخبگان فکري و سياسي مسلمان در محافل فکري و رسانه اي بين المللي، نقش فعالانه اي را از آنها در چند دهۀ اخير به تصوير کشيده، اما در فضاي سياسي نوين ، پرسش جدي اين است که جنبش هاي اسلامي به عنوان بازيگران مهم سياسي در جوامع انقلابي، در پروسه تأسيس نظم نوين و تکوين بنيانهاي فکري و اجتماعي دولت جديد چه نقشي ايفا خواهند کرد و با توجه به تجارب گستردة جنبش هاي اسلامي و انقلابي در جهان اسلام، آنها چه شيوههايي را در پيش خواهند گرفت ؟ آيا در کسب قدرت و براي تسلط بر نظم سياسي نوين ، به راهبرد تأسيس دولت ايدئولوژيک ديني روي جنبش هاي انقلابي عربي؛ چشم اندازها و ...