چکیده:
در ادامه پیش فرضیه مطرح شده درخصوص امکان استفاده از ریاضیات در تجزیه و تحلیل های ادبی و به ویژه داستان کوتاه، در بررسی حاضر، چشم اندازی به نظریه سیستم ها و چگونگی استفاده از آن در تحلیل داستان کوتاه گشوده شده است. بحث به داستان کوتاه محدود شده و در همین راستا شخصیت پردازی و به ویژه نحوه ارتباط شخصیت ها در آغاز و پایان داستان با استفاده از برخی اصول نظریه سیستم ها ارزیابی شده است. مهم ترین نتایج به دست آمده به قرار زیر است: داستان به طور کلی کی سیستم است یا به عبارتی، نظام سیستم کی در آن حکمفرما است. بنابراین، اصول نظریه سیستم ها درمورد داستان می تواند مصداق داشته باشد. در حالت خاص ممکن است سیستم به ازای همه ورودی ها یک پاسخ ثابت بدهد و در ظاهر، ورودی و خروجی سیستم با هم مساوی باشند. این نظریه می تواند درمورد بسیاری از داستان های مدرن امروز مصداق داشته باشد. درواقع، این گونه سیستم های با پاسخ ثابت را می توان از نظری جزو ابداعات داستان های کوتاه مدرن دانست. نکته دیگر در نظریه سیستم ها، مسئله حساسیت است. عملکرد سیستم های داستانی نویسندگانی مانند ارس یکن کالدول و ا. هنری حساسیت خاصی ندارد، یا بهتر بگوییم در مقایسه با داستان های نویسندگانی مانند ج. د. سالینجر، درجه حساسیت به مراتب پایین تری دارد.
The present article surveys the outlook to the systems theory and the status of its usage in analyzing the short stories. The personification and specially the relations between them at the beginning and the end of the story by emphasizing the systems theory has been studied in this article. Some results have been obtained including:
1. A story is a system generally; namely the systematic system.
2. A system may respond a single firm response to all outputs in a special case.
3. One of the most important factors is sensitivity. The function of some short stories lacks this sensitivity.
4. The other factor is the random variable. The probability of differ-ent events is equal.
5. There are some systems which the final behavior is dependant from the beginning; indeed the output is dependent from the input.
6. The other capability in systems is the system’s memory or intel-lectualism. That’s why some of the stories are understandable despite of their complexity.
7. The last factor is the tendency toward form rather than the prear-ranged patterns.
خلاصه ماشینی:
"اینکه خواننده،مطلب را غریب میداند و دشوار با آن ارتباط برقرار میکند،یک جنبۀ قضیه است و اینکه بعد از درک مسئله،معمولا اظهار میکند که علی رغم بیان پر طمطراق و لفاظانۀ موضوع،در کل، حرف جدیدی زده نشده و آنچه گفته شده،تکرار قواعدی بوده که در کتابهای مربوط به عناصر داستان و اجزای شعر و غیره-هرچند تحت نامهای دیگر-آورده شده،سوی دیگر قضیه است؛و نهایت اینکه متأسفانه با دستی دور بر آتش،دشواریهایی را که برای رسیدن به چنین نتایج آسان و کهنهای پشت سر گذاشته شده است،درک نمیکند و تصور میکند که به راحتی میتوان همین الگوها را به انواع و اقسام شکلها پیاده کرد،از دیگر سو،سه ضلع این مثلث بیداد را تشکیل میدهد.
بااین انتخاب،هر چند که بسیاری از ابعاد داستان از حوزۀ بررسی خارج میشوند،تصور نمیشود برای مقالهای نظیر این- که به نوعی ابتدا به ساکن است و باید خود طرح موضوع کند-با بررسیهای گسترده و با درنظر گرفتن عناصری که به احتمال قوی با ترکیب در یکدیگر شبکهای غولآسا پدید میآورند،بتوان بر اغتشاش و بی نظمی فکری و موضوعی که حادث میشود،غلبه کرد.
بعضی مانند داستایوسکی به دلیل پیچیدگیهای خاص ذهنی خود و طراحی عملکردهای مینیاتوی،خروجیهای غیر قابل پیش بینی میآفرینند و برخی نیز مانند ریموند کارور چون از نظام فکری خاصی تبعیت نمیکنند،در هر داستان،عملکرد خود را تغییر میدهند این جزیی از طبیعت کاری آنها است که البته درک آن چندان هم دشوار نیست ولی به هر حال،به شفافیت برخی نویسندگان دیگر نمیتوان اجزای عملکردی سیستم آنها را پیاده کرد."