چکیده:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین رشته تحصیلی با اشتغال دانش آموختگان مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در فاصله سالهای 87- 1380 بود. این پژوهش از نظر نوع، توصیفی- پیمایشی و از نظر روش از نوع همبستگی است. جامعه آماری(904 نفر) شامل همه دانش آموختگان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در شش رشته آموزش کودکان استثنایی، تکنولوژی آموزشی، روانشناسی بالینی، کتابداری و اطلاع رسانی، مدیریت و برنامه ریزی آموزشی و مشاوره بود که طی سالهای 1380 تا 1387 دانش آموخته شده بودند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 136 نفر تعیین و به روش تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با نظر استادان و کارشناسان تایید و پایایی آن نیز از طریق آزمون بازآزمایی (98/0) سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون خی دو، یومان ویتنی، ویلکاکسون و تی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین رشته تحصیلی ، اشتغال و تناسب شغلی ارتباط معنا داری وجود دارد؛ بدین معنا که در رشته هایی مثل روانشناسی بالینی، مشاوره، کتابداری و کودکان استثنایی وضعیت اشتغال و تناسب شغلی بهتر از رشته های دیگر است. اما در خصوص رشته هایی مثل تکنولوژی آموزشی و مدیریت آموزشی وضعیت اشتغال و تناسب شغلی نامطلوب است. رابطه بین میانگین تحصیلی و نوع اشتغال با رشته تحصیلی معنا دار نبود.
خلاصه ماشینی:
"این نتیجه با نتیجهپژوهش اسدزاده( 3002,edazdassA )که با بررسی وضعیت شغلی دانش آموختگان به این نکته پی برد که در سال 1375 وضعیت اشتغال به مراتب بهتر از دیگر سالها بوده،ولی در سال 1378 و 1379 نرخبیکاری از متوسط نرخ بیکاری کل کشور نیز بالاتر رفته است و پژوهش بهرامی( 7991,imarhaB )مبنی بر اینکه بیشترین شاغلان مربوط به دانش آموختگان در سالهای 1373 و 1375 بوده و دلیل این امروضعیت شغلی بسامانتر و جذب نیروی انسانی بیشتر در این دو سال بوده است،چرا که دربخش دولتیدر سالهای مذکور استخدام گستردهتری انجام شده است و بیشتر غیر شاغلان دلیل بیکاری خود را جذبنشدن از سوی آموزش و پرورش و برخی کم بودن حقوق و مرتبط نبودن رشته تحصیلی با شغل مربوطذکر ردهاند و نیز پژوهش یزدانپناه( 6991,hanapnadzaY )که بیشترین شاغلان دانش آموختهرا در سالهای 1373 تا 1375 گزارش کرده است،همسویی دارد.
همچنین،نتایج پژوهش با نتایج پژوهش بهرامی( 7991,imarhaB )که بیشترین تناسب شغلیرا در رشتههای مشاوره و روانشناسی میداند،مرشدی( 9002,idehsroM )که بیشترین رابطهآموزش دانشگاهی با بازارکار را در رشتههای فنی،علوم تربیتی و روانشناسی به ویژه در استان همدانذکر کرده است و نیز لی( 9002,eeL )که بیشترین تناسب شغلی را در گروههای فنی،علوم تربیتی وروانشناسی ذکر کرده است،همسویی دارد و با تحقیق پدریان( 3991,nairdeP )که در پژوهش خودبیشترین ارتباط بین آموزش و اشتغال را در بین گروه دانش آموختگان فنی و مهندسی ذکر کرده است کهاین ارتباط بین دانش آموختگان رشتههای علوم انسانی و علوم تربیتی به کمترین مقدار خود میرسد،برنجی( 3791,ijnereB )که دلیل اصلی متناسب نبودن شغل با رشته تحصیلی را ناآشنایی مؤسساتو ادارات با این رشته میداند،صرغامی( 0002,imahgraZ )که تناسب شغلی را در کلیه رشتههابسیار پایین اعلام کرده است و امیری( 3002,irimA )که به این نتیجه دست یافته که فقط 25درصد از دانش آموختگان کل کشور رشته تحصیلیاشان با شغل آنان متناسب است،همسویی ندارد."