چکیده:
در این مقاله تلاش شده است سه محور از مصادیق نوآوریهای تربیتی و آموزشی در قرآن کریم و مصادیق عینی آنها، با نگاهی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش به منظور گردآوری دادههای لازم، کلیه اسناد و مدارک موجود و مرتبط با موضوع حاضر با استفاده از فرم گردآوری دادهها جمع آوری و با شیوه کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. عمدهترین یافتهها بیانگر آن است که: از جمله مقایسههای نوآورانه قرآن میتوان به مقایسه مظاهر «حق» و «باطل» در داستانهای نوآورانه قرآن و مقایسه حالات افراد با یکدیگر در شرایط گوناگون اشاره کرد که از نظر تربیتی میتوان علل کارآمدی و ناکارآمدی، موفقیت و شکست آنها را به خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
همچنین از جمله تمثیلهای نوآورانه قرآن میتوان به داستان همسر نوح و لوط به عنوان مثالی برای کافران و داستان همسر فرعون و مریم به عنوان مثالی برای افراد با ایمان اشاره کرد. قرآن کریم با تمثیلهای نوآورانه در خصوص تاریخ گذشتگان و داستانهای اقوام و انسانهای پیشین، نکاتی را متذکر میگردد که از نظر تربیتی بهترین منبع برای آموزش و تربیت افراد است. از جمله روشهای نوآورانه قرآن برای جلب توجه نیز؛ حرکات معما گونه مرّبی، استفاده از تعابیر جالب توجه، ایجاد تغییر در سبک بیان و ذکر خلاصه و نتیجه داستان قبل از طرح آن میباشد که تحلیل آنها، هدایتگر انسانها در ابعاد گوناگون، خصوصا تربیتی و آموزشی است.
خلاصه ماشینی:
"در این بخش سعی شده است تا به بررسی نوآوریهای تربیتی قرآن کریم به شیوه مقایسه در سه زمینه: 1) مظاهر «حق» و «باطل» در داستانهای نوآورانه قرآن، 2) دعوت انبیا و اولیای الهی و 3) حالات افراد با یکدیگر در شرایط گوناگون پرداخته شود.
قرآن کریم در قالب داستانهای تربیتی خود مظاهر و نمونههای روشنی از «حق» و رهپویان راه حق و «باطل» و گمراهان و کج اندیشان را ارائه نموده است که از مقایسه و در کنار هم نهادن چنین صحنههایی با یکدیگر نکات و پیامهای آموزندهای بدست میآید که در اینجا به مواردی چند از این قبیل مقایسهها اشاره میکنیم: 1-1-1.
نمونههایی از تمثیلات نوآورانه داستانی قرآن کریم از جمله مثالهای نوآور قرآنی که با تشریح تاریخ گذشتگان و داستانهای اقوام و انسانهای پیشین، درسی زنده و جاری از مدرسه روزگار در اختیار شاگردان هستی میگذارد، و آنها را به کسب تجربه از این وقایع فرا میخواند میتوان به موارد ذیل اشاره نمود: 1- قرآن کریم در آیات 112 و 113 از سوره نحل سخن از منطقهای آباد و پر نعمت به میان آورده که بر اثر کفران نعمت گرفتار نا امنی و گرسنگی و بدبختی شدند و سرگذشت ایشان را چنین به تصویر میکشد: «خداوند (برای آنها که کفران نعمت میکنند) مثلی زده است: منطقه آبادی را که امن و آرام و مطمئن بوده و همواره روزیش به طور وافر از هر مکانی فرا میرسیده، اما نعمت خدا را کفران کردند و خداوند به خاطر اعمالی که انجام میدادند لباس گرسنگی و ترس را به اندامشان پوشانید."