چکیده:
مقدمه: اکثریت مردم از اوایل دوران کودکی هویت جنسی می یابند، اما در این بین افرادی هستند که از دوران کودکی رفتار جنس مقابل را از خود نشان می دهند و مسایل و مشکلات زیادی را در طول زندگی تجربه می کنند. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین میزان اختلال هویت جنسی و کیفیت زندگی تراجنسی ها است. روش: چارچوب نظری پژوهش نظریه سلسله مراتب مزلو می باشد. جامعه آماری شامل کلیه تراجنسی های ایران بوده که با توجه به مشکلات دسترسی، تعداد 168 نفر از آنان حجم نمونه را تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه پژوهشگر ساخته است. یافته ها: یافته های پژوهش تفاوت معنادار میانگین اختلال هویت جنسی و کیفیت زندگی را در بین افراد عمل کرده و عمل نکرده نشان می دهد. در بین افراد عمل نکرده، اختلال هویت جنسی تنها با آسایش روانی و شاخص کل کیفیت زندگی رابطه معنادار دارد. اما در بین پاسخ گویان تغییر جنسیت داده، اختلال هویت جنسی با ابعاد کیفیت زندگی به غیر از «کیفیت محیطی» و شاخص کل کیفیت زندگی رابطه معناداری دارد. بحث: بررسی یافته ها نشان می دهد تراجنسی هایی که نیازهای اولیه خود را تامین کرده و به دنبال رفع نیازهای بالاتر هستند، از اختلال هویت جنسی شان به شدت کاسته شده و کیفیت زندگی شان به مراتب افزایش می یابد. این مسئله بیان گر متفاوت بودن سطوح کیفیت زندگی مبتلایان به اختلال هویت جنسی با توجه به تفاوت سطح نیازهای آنان متفاوت می باشد.
خلاصه ماشینی:
"نتایج چند مطالعۀ انجام شده در این خصوص به صورت زیر میباشد: عسگری و همکاران(1386)در پژوهشی با عنوان«شیوع آسیبهای روانی در بیماران با اختلال هویت جنسی»به بررسی سلامت روان افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی (1)- nhuK (2)- dleifweN (3)- rednegsnart (4)- )MTF(elaM ot elameF (5)- htlaeh latnem پرداختند.
4-به نظر میرسد بین میزان اختلال هویت جنسی افراد عمل کرده و ابعاد پنجگانۀ کیفیت زندگی تراجنسیها رابطۀ معناداری وجود دارد.
تفاوت مشاهده شده بین دو میانگین براساس آزمون t مستقل با مقدار 10/88-و 0/001< p نشانگر آن است که با 99 درصد اطمینان،تفاوت معناداری در میزان اختلال هویت جنسی پاسخگویان براساس عمل تغییر جنسیت وجود دارد.
یافتههای جدول حاکی از آن است که اختلال هویت جنسی با همۀ ابعاد کیفیت زندگی همبستگی منفی و معکوس دارد اما این همبستگی تنها با بعد آسایش روانی و کیفیت زندگی کل با درجۀ اطمینان 95 درصد معنادار است و با ابعاد کیفیت تغذیه،سلامت جسمانی،دسترسی به خدمات و کیفیت محیطی رابطۀ معناداری ندارد.
ضریب تعین( 2^R )نشان میدهد که 25/4 درصد از واریانس کیفیت زندگی کل افراد عملکرده توسط اختلال هویت جنسی قابل تبیین است که این ضریب جهت تعمیم به کل جامعه مورد مطالعه 24/4 درصد میباشد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) مقایسۀ نتایج جدولهای شمارۀ 7 و 8 نشان میدهد که در بین تراجنسیهای عملنکرده،شدت اختلال هویت جنسی تنها بر بعد آسایش روانی و شاخص کل کیفیت زندگی تأثیر میگذارد و روی ابعاد دیگر کیفیت زندگی اثری ندارد."