چکیده:
به رغم افزایش مطالعات در زمینه تاریخ و تاریخنگاری محلی در ایران در قرون وسطی، تواریخ نایافته همچنان مغفول ماندهاند. مقاله حاضر به بررسی تواریخ محلی مفقود خوارزم و گونه آنها در سدههای 4ـ5 هجری اختصاص دارد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که ظهور تواریخ محلی در خوارزم با تاخیر نسبی در سده سوم هجری آغاز گردید و بهزودی رشد کمی و کیفی را تجربه کرد. پیشگام نگارش تاریخ محلی برای خوارزم از اصحاب حدیث بودند و جایگاه خود را در تاریخنگاری ولایت تا سده ششم هجری حفظ کردند. آثار اینان در مقوله تواریخ دینی و بر اساس ضوابط ویژه اهل حدیث تالیف شده بود. متعاقبا در سده پنجم هجری خوارزم شاهد ظهور تواریخ غیردینی (سیاسی) نیز شد. اگرچه در تالیف نخستین تاریخ از نوع اخیر، اثر ابوریحان بیرونی، ضوابط اخباریان تاریخنگاری اسلامی رعایت نشده بود، اما بهزودی نگارش اینگونه تاریخ به مسیر سنتی تاریخنگاری اسلامی یعنی رعایت ضوابط اخباریان بازگشت. به هر روی، در خوارزم نگارش هر دو گونه دینی و غیردینی تاریخ به موازات هم تا سده ششم هجری ادامه یافت.
Despite an increase in the research undertaken in the area of history and local historiography in the medieval Iran, undiscovered historical books continue to remain unnoticed. The present article aims to study the lost local history books of Khwarazm and their typography during the 4-5 centuries AH. The findings of this study demonstrate that the emergence of local chronicles in Khwarazm started, rather belatedly, in the 3rd century AH, but before long it began to experience its growth both qualitatively and quantitatively. The pioneers in writing local history for Khwarazm were from among Traditionists (Ahl-e Hadith), who managed to sustain their position in the region's historiography up until the 6th century AH. Their works were of religious nature based on the criteria characteristic of Ahl-e Hadith. Subsequently in the 5th century, Khwarazm witnessed the appearance of non-religious history books (political) as well. Although in writing the first history book of the latter kind (non-religious), Abu Rayhan's work, the criteria of Islamic historiography had not been observed, this kind of historical writing soon returned to its traditional Islamic course, namely, the observance of non-critical Traditionalists’ (Akhbarian) criteria, (criteria advocated by Ahl-e Hadith). However, both kinds of historiography (religious and non-religious) in Khwarazm continued to proceed side by side until the 6th century AH.
خلاصه ماشینی:
"به رغم پذیرش آورده حاجی خلیفه از سوی برخی از پژوهشگران(مثلا:بارتلد 1928:18؛اذکایی 1377 الف:138)،در صحت آن جای تردید بسیار وجود دارد،زیرا بخش اعظم آگاهی موجود در مورد ابو احمد محمد بن سعید بن القاضی را السبکی(طبقات،ج 3،ص 164-166،ش 136)از ابو محمد محمود بن محمد خوارزمی نویسندۀ تاریخ خوارزم نقل کرده است که خود صاحب اثری موسوم به الکافی در فقه نیز بود.
گفتنی است که بخش مهمی از دانستهها دربارۀ تاریخ خوارزم پیش از اسلام نیز مرهون سایر کتابهای بیرونی،بهویژه الآثار الباقیة عن القرون الخالیة است(بولگاکف 1996: 222 بب)اگرچه داوری در مورد همۀ محتوای المسامرة بر مبنای منقولات ابوالفضل بیهقی آسان نییست،با توجه به سایر آثار بیرونی و دیدگاه علمی و تجربهگرای او،5 دور مینماید که خود را ملزم به پیروی از سنتهای اخباریان کرده یا آنکه در ذکر علت رویدادها،راه اصحاب حدیث را در استدلال براساس آموزههای دینی پیموده باشد.
این روند تا هجوم مغولان ادامه یافت و از دل آن،آثاری چون تاریخ خوارزم اثر سری بن دلویه- که تنها علی بن زید بیهقی در تاریخ بیهق(تألیف 563 ق)از آن نام برده است (ص 21)8-تاریخ خوارزم به خامۀ ابو محمد محمود بن محمد خوارزمی(د 568 ق)به عربی9و کتابی دیگر با همین عنوان،نوشتۀ مظهر الدین کاسانی10 (السخاوی،الاعلان،ص 250)پدید آمدند تا در حالی نشانهای برای شکوفایی تاریخنگاری محلی با صبغۀ دینی و الزاماتش در خوارزم باشد که همزمان و به&%05121SMAG051G% موازات آن عرصۀ نگارش تاریخ دودمانی(سیاسی)برای سلسلۀ تازه برآمدۀ خوارزمشاهیان نیز بود."