چکیده:
شهرت رویکرد متفاوت دو مدرسه قم و بغداد در تعامل با حدیث و معارف نقلی و معیارهای ایشان در اعتبار سنجی روایات، ترسیم فضایی کاملا متفاوت و متقابل را از این دو مدرسه درپی داشته است. این در حالی است که نگاه حوزه بغداد به قم برخاسته از وامداری و دفاع از راویان و پاسداشت مشایخ و محتوای میراث ایشان است. گرچه مدرسه بغداد نقدهایی به برخی شیوه های میراث پژوهی و آرای رجالی قم دارد، اما توصیفات بلند فهرست نگاران بزرگ شیعه نسبت به مشایخ و مصنفات قم و اعتماد بر طرق نقل میراث از قم، گویای اعتنای خاص بغداد به این مدرسه عظیم است.
خلاصه ماشینی:
این نوشتار بر پایه این دو محور، از رهگذر ترسیم نگاه حوزه بغداد به راویان و آرای رجالی محدثان قم، نظر به دفع شبهه پذیرش همراه با تساهل روایات توسط قمیها از سویی، و شبهه فاصله داشتن مدرسه بغداد از میراث روایی و کم توجهی ایشان به آن از دیگر سو پرداخته است.
جدای از نکات مهمی که در پیوند با مسأله غلو و قاعدهمند بودن مواجهه با غالیان وجود دارد، گزارش شیخ در فهرست نشان میدهد اندک تراث آمیخته با غلو او در تفسیر باطن _ که به باور ابن غضایری، دیگران به نام او جعل کردهاند _ نیز توسط خود قمیها پالایش شده و سپس به بغداد انتقال یافته است.
گر چه نظر نجاشی نیز نسبت به او مثبت نیست و تضعیف ابن ولید در حق او را پذیرفته، و کشی نیز به دو گزارش از نامه احمد اشعری و رد احادیث تأویلی او پرداخته است؛ ولی ابن غضایری با وجود آن که احادیثش را «نعرفه و ننکره» میخواند و اتهام قمیها مبنی بر غلو او را نقل میکند، اما در نهایت و به عنوان قضاوت پایانی در باره او میگوید: «و الاغلب علیه الخیر» که علامه این جمله را نشان از توثیق او از جانب ابن غضایری میشمرد.
محمد بن حسن بن ولید (ابن ولید قمی) او علاوه بر آن که شیخ قمیها و فقیه و سرآمد و وجه ایشان معرفی شده، با عبارت «ثقة ثقة عین مسکون الیه» _ که از جمله منحصر به فردترین واژگان توثیق و تعظیم راویان به شمار میرود _ توصیف شده است.