چکیده:
اطلاعات بسیار مهمی درباره وجود کتابی به زبان یونانی در تاریخ و افسانه های ایرانی که بخشی از آن شبیه کارنامه اردشیر بابکان به نظر می رسد، در نوشته ها ی نخستین مورخ ارمنی قرن پنجم میلادی، موسی خورنی، ثبت شده است. در گزارش کوتاه این مورخ، بخشی از این افسانه ها درباره اردشیر و بخش دیگری از آنها به شخصیت های اساطیری و تاریخی دیگر مربوط می شوند، اما غالب محققان و از جمله تئودور نولدکه، به اشتباه، همه این افسانه ها را یک جا مربوط به اردشیر پنداشته اند. این امر به استنتاج نادرست در دیگر زمینه ها به ویژه درباره افسانه پرورش کوروش انجامیده است. از سوی دیگر اساسا این گزارش خورنی درباره کتاب مذکور که حاوی نام نویسنده و نیز مترجم ایرانی آن هم هست، سخت مورد بی توجهی قرار گرفته است. در مقاله حاضر دلایل رد این اشتباه رایج، بیان شده و علاوه بر آن کوشش شده تا به ویژه بر اساس پژوهش های جدید محققان ارمنی و با تکیه بر اصول زبانشناسی، به تجزیه و تحلیل گزارش خورنی و مقایسه آن با متن کارنامه پرداخته شود. از نام های نویسنده و مترجم کتاب که تاکنون ناشناخته مانده و فقط با ضبط های آشفته و مغشوش در معدودی از کتاب ها آمده، نیز صورت بندی صحیح تری ارائه گردیده است. برای اطمینان بیشتر افسانه هایی که خورنی به آنها اشاره کرده با متن کارنامه، ترجمه های ارمنی و فرانسه و نیز با روایت شاهنامه مقابله شده است. نتایج به دست آمده می تواند برای پژوهش درباره کارنامه اردشیر بابکان، اساطیر و ادبیات ایران باستان و مخصوصا منابع از میان رفته ای همچون خداینامه و تاریخ روابط ادبی ایران و غرب در دوره باستان و ارزیابی شیوه تاریخ نویسی موسی خورنی راهگشا باشد.
There exists important information about a Greek book on Persian history and legends recorded in the writings of Movses of Khoren، the first Armenian historian of the 5th century. Part of the book seems comparable to Kārnāme-e Ardešīr-e bābakān) or Book of the Deeds of Ardešīr، Son of Papag. In his short report، some of the legends relate to Ardešīr، and some relate to other Persian mythical and historical figures. However، most researchers، and among them Theodor Nöldeke، have attributed these legends exclusively to Ardešīr I، a mistake that caused some inaccurate conclusions particularly about the legend of Cyrus’s childhood and upbringing. Besides، Khorn’s report، including the author’s name، and the name of its Persian translator، has totally been ignored.
The present paper explains our reasons for rejecting the false common claims، and tries to make a close analysis of Khoren’s report based on linguistic principles and the latest researches of the Armenian researchers، and then compare it with Kārnāme. Meanwhile، it clarifies the identities of the book’s author and the translator، giving their correct names already recorded disorderly and in just few resources. To make sure، legends in Khoren’s text is contrasted with its French and Armenian translations، Kārnāme، and Shāhnāme. The findings of the research can be used in studies on Kārnāme-e Ardešīr-e bābakān، the mythology and literature of the Ancient Iran، the ancient history of Persia and the West، and particularly the lost resources like Khodāy- Nāmak (Book of Kings). They can also be beneficial in evaluating Khoren’s style of historiography.
خلاصه ماشینی:
مقایسه کارنامة اردشیر بابکان و افسانه های کتاب منتسب به بارسوما بر اساس گزارش موسی خورنی * محمدرضا امینی چکیده اطلاعات بسیار مهمی دربارة وجود کتابی به زبان یونانی در تاریخ و افسانه هـای ایرانـی کـه بخشی از آن شبیه کارنامه اردشیر بابکان به نظر می رسد، در نوشـته هـای نخسـتین مـورخ ارمنی قرن پنجم میلادی، موسی خورنی ، ثبت شده اسـت .
فرض وجود چنین ترجمه ای نیز خود از دو جهت حائز اهمیت است : یکی اینکه صاحب نظران در این حوزه باید برای رد و قبول آن به تحقیقات جدیدی در این زمینه مخصوصا در منابع یونانی بپردازند؛ دوم اینکه اگر دلیلی قاطع بر دروغین بودن روایت خورنی نیابیم ، نام «خورهبود» به عنوان کسی که می تواند مترجم یکی از کهن ترین روایت های کارنامه اردشیر بابکان و سایر داستانهای تاریخ ایران به زبان یونانی باشد باید در تاریخ ترجمه ایرانیان ثبت گردد.
بی تردید این آشفتگی ها، پژوهشگران پیشین را از توجه کافی به اصل مطلب یعنی بررسی صحت و سقم ادعای خورنی درباره وجود کتابی به زبان یونانی در تاریخ و افسانه های تاریخی ایران بازداشته یا حتی آنان را به اشتباه گرفتار کرده است .
گزارشخورنی دربارة کتاب تاریخ و افسانه های ایران نوشتة راست سخن و ترجمة یونانی خورهبود خورنی در تاریخ ارمنستان خود به هنگام آغاز مطالبی درباره سقوط اشکانیان و پدید آمدن ساسانیان به صراحت ابراز می دارد که این مطالب را از یک منبع ایرانی نقل می کند اما بلافاصله می افزاید که قسمت های افسانه ای این منبع را حذف کرده است .