چکیده:
ادعای تناقض در آیات علم غیب، یکی از شبهاتی است که در باره قرآن از سوی باراشر ـ خاورشناس یهودی ـ مطرح شده است. وی معتقد است آیاتی که علم غیب را در انحصار خداوند میداند با آیاتی که از آگاهی پیامبر اکرم| و برخی از برگزیدگان الهی از غیب خبر میدهد، در تناقض است. دستهبندی آیات این موضوع بیانگر آن است که آنچه را قرآن در انحصار خداوند بیان فرموده، «علم غیب ذاتی و مستقل» است و خداوند به مقتضای حکمت و مشیّت خود، برخی از رسولان را به واسطه وحی، از غیب آگاه مینماید تا رسالت ایشان را اثبات و امر تبیین دین را تسهیل نماید. به فرمان الهی پیامبر نیز مامور تعلیم جانشین خود است و این علم در کنار دیگر روشهای کسب علم امام نظیر: الهام و تحدیث با فرشتگان، سینه به سینه به اوصیای الهی انتقال مییابد، بی آنکه هیچ یک از آنان ادعای استقلال در علم غیب نمایند
خلاصه ماشینی:
بارآشر میگوید: درحالی که گرایش غالب در قرآن انحصار علم غیب به خداوند است، اختلاف میان این آیات به طور وسیعی در ادبیات فراقرآنی [تفاسیر و روایات] استفاده شده است و بهویژه شیعیان از آن برای اثبات اینکه امامان در آگاهی از غیب با خدا و پیامبران شریکند، بهره بردهاند.
مورد اخیر در قالب نه دسته تقسیم میگردد: دسته اول: بیست و شش مورد، متعلق علم الهی است (بقره / 33؛ مائده / 109 و 116؛ انعام / 59 و 73؛ توبه / 78 و 94 و 105؛ یونس / 20؛ هود / 123؛ رعد / 9؛ نحل / 77؛ کهف / 26؛ مؤمنون / 92؛ نمل / 65؛ سجده / 6؛ سبأ / 3 و 48؛ فاطر / 38؛ زمر / 46؛ حجرات / 18؛ حشر / 22؛ جمعه / 8؛ تغابن / 18 و جن / 26 (دو مورد)) چهار مورد به وضوح از انحصار علم غیب به حضرت حق، خبر میدهد (انعام / 59؛ یونس / 20؛ نمل / 65 و جن / 26)؛ دسته دوم: چهار مورد، متعلق علم پیامبر| به واسطه وحی است (آلعمران / 44؛ هود / 49؛ یوسف / 102 و تکویر / 24)؛ دسته سوم: یک مورد، اشاره به تعلیم نمونههای غیب از سوی خدا به برخی از رسولان است (آلعمران / 179)؛ دسته چهارم: شش مورد، سخن از عدم آگاهی انسانها و یک مورد جنیان، از غیب است (آلعمران / 179؛ هود / 49؛ مریم / 78؛ طور / 41؛ نجم / 35 و قلم / 47 و سبأ / 14)؛ دسته پنجم: در چهار مورد، علم پیامبر| به غیب آشکارا رد میشود (اعراف / 188؛ یونس / 20 و هود / 31 و 49)؛ دسته ششم: در یک مورد، خداوند به بندگانش وعده میدهد که یکی از موارد غیب، در آینده برایشان آشکار میشود (مریم / 61)؛ دسته هفتم: در دو مورد، هرگونه حدس بدون دلیل با تعابیر (رجما بالغیب) (کهف / 22) و (یقذفون بالغیب) (سبأ / 53) به «پرتاب تیر در تاریکی» تشبیه میشود؛ دسته هشتم: در یک مورد، «ایمان به غیب» یکی از اوصاف متقین برشمرده شده است 1 (بقره / 3)؛ دسته نهم: در هشت مورد، با تعبیر «بالغیب» تنهایی انسان و پنهان بودنش از چشم انظار بیان میشود (مائده / 94؛ یوسف / 52؛ انبیا / 49؛ فاطر / 18؛ یس / 11؛ ق / 33؛ حدید / 25؛ ملک / 12).