چکیده:
رابطهی ادبیّات فارسی و ادبیّات ترکی به دلیل خویشاوندی سببی که میان آنها پیش آمده است، رابطهای نسبتا دیر پاست. که طیّ قرون متمادی ضمن بهرهمندی از آبشخور غنی آموزههای دینی همواره در تعامل با هم بودهاند. به یمن همین داد و ستد مبارک تعداد زیادی از شعرای نغزگوی هردو زبان به طبعآزمایی پرداختهاند. از این میان میرزا ابوالحسن راجی تبریزی، شاعر قرن سیزدهم هجری قمری، که بیتردید یکی از شعرای بزرگ ذولسانین آذربایجان است، از جمله شعرایی است که درکنار زبان ترکی به زبان فارسی نیز طبع آزمایی کرده است. چکامههای نغز و دلکش او در هر دو زبان، گویای قدرت فراوان او در فن شعر است. سرودههای وی در حوزهی واژگان، تصویر سازی، شکل و قالب و مضمون و محتوا شدیدا تحت تاثیر زبان فارسی و ادبیّات عرفانی آن است. به ویـژه رد پای این تاثیر پذیری را با حافظ بیشتر میتوان پیگرفت. مقالهی حاضر میکوشد با بررسی برداشتهای عرفانی راجی از حافظ، ابعاد این تاثیر پذیری را در دیوان راجی بیابد و به خواننده عرضه دارد.
خلاصه ماشینی:
"عراقی در دیوان گوید: همه عالم به تو می بینم و این نیست عجـب به که بینـــــم که تویی چشم مرا بینـــایی جز تو اندر نظــــرم هیچ کســی می نایـد وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی (عراقی،294:1350) با این حال تأکید راجی بر این نکته که عشق علت اصلی چنین نگرشی است، باعث میشود تا تمایز بین اهل ظاهر و اهل دل بیش از پیش مشخص شود، چرا که اگر اهل ظاهر نیز به چنین حالی دست یابند باز سطحی و ساده است اما عاشق حق بین کنه این حقیقت را در مییابد.
) عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است (حافظ،1370: 85) شاید مغایر بودن معنا در دو بیت به این دلیل باشد که راجی تبریز را بعد از حافظ و ظهور شعرای سبک هندی در آن؛ کمتر از شیراز نمیداند و به نوعی حافظ را به مبارزه خوانده است و با این حال این بیت حافظ را نباید از نظر دور داشت که میگوید: اگر چه زنده رود آب حیات است ولی شیــــراز ما از اصفهـــان به (همان،223) اما برتری تبریز در زبان مولانا بر تمام عالم از آن جهت است که مولد شمس است شهر تبریز ار خبر داری بگو آن عهد را آن زمان که شمس دین بی شمس دین مشهور بود (دیوان، 294:1360) 25- عاشق او درکیم عشقده ثابت قدم اولسون معشوقه سی یوزمایل جور و ستم اولسون (راجی،91:1340) ( عاشق آن است که در عشق ثابت قدم باشد هر چند معشوقه اش صد بار به جور و ستم مایل باشد."