چکیده:
شیخ مفید نقطة عطفی در تاریخ کلام امامیه است که اندیشههایش تأثیری سرنوشتساز بر متکلمان بعدی داشته است. این مقاله، نخست به زندگینامه علمی و جایگاه اجتماعی و سیاسی شیخ مفید در عصر خودش میپردازد. بدین منظور، علاوه بر اشاره به فضای علمی و فرهنگی عصر شیخ مفید، وضعیت سیاسی آن عصر نیز مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله در ادامه با اشاره به غنا و کثرت آثار علمی شیخ مفید، روشن میکند که وی اولین کسی است که در حوزه کلام عقلی شیعه، علاوه بر تکنگاری، جامع نگاری را در دستور کار خود قرار داده است. هدف اصلی مقاله حاضر ارائه گزارشی است از تقریر شیخ مفید از اعتقادات امامیه. این گزارش بر محور رسالة وی با نام النکت فی مقدمات الاصول صورت گرفته است. در عین حال، برای اینکه تصویر کاملی از اندیشة وی عرضه گردد به دیگر کتب کلامی وی مراجعه و استناد شده است. نویسنده تلاش میکند با اشاره به فضای کلامی عصر شیخ مفید، نقطههای تعامل یا تقابل اندیشة وی با دیگر جریانهای کلامی را نیز نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
"شیخ مفید در حدیث، فقه، اصول، کلام، رجال، تفسیر، نحو و شعر، اهل نظر بوده (نجاشی، 1416: 399 و ذهبی، 1406: 17/ 344) و آثاری در این موضوعات داشته است؛ ولی شهرتش بیشتر در حوزة کلام است (ابنندیم، بیتا: 226 و طوسی، 1417: 238).
هویتبخشی به کلام شیعه در برابر معتزلیان و اشاعره در قالبهای مختلف مانند مناظرهها (در این باره رک: سید مرتضی، 1414: سراسر کتاب)، ردیهنویسیها، مانند الرد علی ابنکلاب فی الصفات و نقض کتاب الأصم فی الإمامة، جامعنگاریها، مانند الارکان فی دعائمالدین و الکامل فی علومالدین (شیخ مفید، 1414: 72 و الحکایات، 1414: 75) و همچنین تکنگاریهای کلامی مانند کتاب مسألة فی الإرادة (نجاشی، 1416: 399) از فعالیتهای این اندیشمند بزرگ امامی است.
در اینجا این سؤال مطرح میشود که چه رابطهای بین صفت و موصوف وجود دارد؟ و صفات چگونه و با چه کیفیتی بر خداوند دلالت میکند؟ شیخ مفید در این بحث معتقد است که در حقیقت صفت آن چیزی است که از معنی مستفادی خبر میدهد که به موصوف یا آنچه با موصوف شریک است، اختصاص دارد.
شیخ مفید، در النکت بر اساس آنچه در بحث صفات گفته شد، میگوید: خداوند دارای صفاتی است؛ ولی هیچگاه شبیه خلق نیست؛ زیرا لازمة تشبیهکردن خدا به خلق دلالت کردن بر حدث است.
وی این نظر را در برابر عدهای از معتزلیان و مجبره عنوان کرد که میگفتند خداوند تنها به آنچه وجود دارد عالم است (شیخ مفید، 1414ت: 5-54)."