چکیده:
«توضیح الاخلاق» اثر «خلیفه سلطان»، وزیر کاردان و دانشمند سه تن از پادشاهان صفوی، است. این متن، بازنویسی «اخلاق ناصری» به زبان ساده رایج در عصر صفوی است که به فرمان شاه صفی صورت گرفته است. مقدمه این اثر، همانند دیگر متون عصر صفوی، به نثری فنی نگاشته شده است، اما نثر متن اصلی به دلیل پرداختن به مسائل علمی و اخلاقی نثری ساده است. خلیفه سلطان در این اثر از لحاظ محتوا نظر تازه ای ابراز نداشته است، و در نهایت امانت داری آنها را به زبانی ساده تر بیان کرده است. خلیقه سلطان با افزودن عبارتهای توضیحی و آوردن مترادفات برای بعضی از واژه ها، دگرکون سازی بعضی تغییرات در جهت مفهوم سازی بیشتر و عدم استفاده از لغات ترکی و مفعولی، متنی ساده از اخلاق ناصری پدید آورده است. مقاله حاضر نتیجه پژوهش در متن «توضیح الاخلاق» و بررسی آن از لحاظ سبک شناسی است. تصحیح و مقابله نسخه های خطی این اثر به دست نگارنده این گفتار به انجام رسیده است.
The present study describes the style of the text of Towzih-al-Akhlagh. The researcher has tried to collate، compare and verify some different manuscripts of Towzih-al-Akhlagh which was written by Caliph Soltan، the scholarly minister of three of the Safavid kings. This work is actually a revised version of Akhlagh-e - Nasiri، in a simple، standard language of the Safavid period، which was performed by King Safi’s command. The introduction of this work، like the other Safavid texts، is written in a rather technical prose; yet، the style of the main text، as it is dealing with scientific and moral issues، is quite simple. As far as the content is considered، Khalifah Soltan has not stated any new comment، and while having some objections towards some parts of Akhlagh-e- Nasiri، remains quite loyal to the main text، and has expressed them in a simpler language. This article first introduces the author of the book، and then، the text itself. After paying attention to the prose writing style of the Safavid period، the stylistic features of the text will be explained in detail.
خلاصه ماشینی:
"3 در قیاس توضیح الاخلاق با این دو اثر میتوان گفت که کار خلیفه سلطان دارای برتری نسبی است،زیرا وی با توجه به هدفی که دنبال میکرده،به شرح تمام متن اخلاق ناصری پرداخته و هرجا که به کلمه یا عبارتی دشوار یا مبهم برخورد کرده،با&%02417NVKG024G% برگرداندن آن به الفاظ و عبارات سادهتر یا آوردن مترادفات و عبارتهای توضیحی کوشیده است تا مطلب را برای خواننده مفهوم سازد.
»(ص 99) ج)کاربرد افعال به سیاق متون کهن:خلیفه سلطان تحت تأثیر متن اخلاق ناصری و به پیروی از شیوۀ نگارش خواجه نصیر،از شیوههای کهن زبانی،بخصوص در مورد افعال،در نگارش خود بهره جسته است: نوعی فعل که از ترکیب«می»استمراری به همراه صیغۀ وصفی با فعل«باشیدن» ساخته میشود و نخستین بار در«تاریخ جهانگشای جوینی»به کار رفته و پس از آن در عهد تیموریان و صفویان رواج یافته است.
خلیفه سلطان بدان سبب که اثر خود را با هدف تبیین و توضیح اخلاق ناصری و ساده کردن آن تدوین کرده است،تنها به گزارش سادۀ نظریات خواجه نصیر پرداخته و حرف تازهای بر آن نیفزوده است؛و اثری پدید آورده است که مردم کتابخوان روزگار او بهتر بتوانند از مسائل مطرحشده در اخلاق ناصری بهره گیرند و در این کار توفیق نسبی داشته است.
اما از آنجا که سادگی نثر امری نسبی و دارای مراتب مختلف است،به قصد سنجش توضیح الاخلاق با متون دورۀ صفویه،متن شناختهشدهای مثل«گوهر مراد» انتخاب شد و در قیاس بخش حکمت عملی این اثر مشخص شد که خلیفه سلطان متن سادهتری را به کار گرفته است،که دلیل آن،وظیفۀ او در سادهتر کردن الفاظ اخلاق ناصری بوده است تا خوانندگان مفهوم را راحتتر دریابند."