چکیده:
هدف پژوهش حاضر ارائه یک مدل برای ارزیابی توانمندی های حرفه ای اعضای هیات علمی غیرپزشکی به منظور ارتقاءکیفی دانشگاه آزاد اسلامی می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی اعضای هیات علمی (غیر پزشکی) دانشگاه آزاد اسلامی است که در سال تحصیلی 89- 1388در واحدهای دانشگاهی اشتغال داشتند. دانشگاه آزاد اسلامی دارای 12منطقه بوده که شامل 424 واحد آموزشی غیرپزشکی (197مرکز و227واحد) است. براساس جدول مورگان، 384 عضو هیات علمی از جامعه مذکور انتخاب شد. برای پیشگیری از افت احتمالی حجم نمونه 450 نفر در نظرگرفته شد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شده است. برای این منظور از بین 12منطقه آن زمان به طورتصادفی 4 منطقه انتخاب شد که شامل مناطق (4،12،8،11) است. در مرحله دوم از واحدهای دانشگاهی هر منطقه حداقل 2 و حداکثر 4 واحد به طورتصادفی انتخاب شد . در مجموع نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفته 276 نفر می باشد. روش پژوهش توصیفی وکیفی است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته شامل 9 مؤلفه است. این مؤلفه ها و زیرمجموعه آنها به صورت پرسشنامه ای ساخته شدکه وضعیت موجود و وضعیت مطلوب براساس آن با یک مقیاس 10درجه ای توسط اعضای هیات علمی درجه بندی شد. به منظور حصول اطمینان بیشتر از روایی سازه ابزارها، پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از تحلیل عاملی به روش مؤلفه های اصلی (pc) و چرخش واریماکس قرار گرفت و برای پایایی آن ضریب آلفای کرنباخ 834/. محاسبه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد از 53 زیرمؤلفه مرتبط با مؤلفه های اصلی 36 نشانگر با کل 9 مولفه مورد نظردارای همبستگی معنی دار است. تحلیل مسیر نشان دادکه مدل پیشنهادی از 3 عامل مهم شامل مراحل اجرای چارچوب توانمندسازی، نظام ارزشیابی و مهندسی مجدد، روابط انسانی و مؤلفه شفاف سازی در پیش بینی افزایش توانمندی های حرفه ای اعضای هیات علمی نقش منفی ایفا می کند.
خلاصه ماشینی:
از بين روش هايي که به منظور ارزشيابي از عملکرد آموزشي اعضاي عيات علمي بـه کار مي رود، به طور عمده مي توان به موارد زير اشاره نمود: • مصاحبه (با مدرس و دانشجو) • مشاهده از کلاس درس (به وسيله پژوهشگر) • استفاده از نظر دانشجويان (به وسيله پرسشنامه ) • استفاده از ميزان يادگيري دانشجويان • استفاده از آزمون هاي عملکرد آموزشي • خودسنجي يا ارزشيابي از خود (توسط خود مدرس ) • استفاده از نظرات سايرين در محيط دانشگاه(مانند همکاران يا سرپرستان ) (پين ، ٢۰۰٣) عبدالهي (١٣٨٣) پژوهشي که با هدف بررسي ميزان توانايي کارشناسان وزارت علوم ، بر اساس ابعاد توانمندسازي روانشناختي، مشخص کردن ساز و کارهاي تواناسازي، تعيين رابطه ي هـر کـدام با توانمندسازي و در نهايت طراحي الگوي توانمندسـازي روان شـناختي بـراي کارکنـان، صـورت گرفته است .
الف - فلسفه و اهداف ب - راهکارهاي مديريتي پ- شفاف سازي ت - توسعه مشارکت ث - فناوري اطلاعات وارتباطات ج - روابط انساني چ-فراشناختي ح- نظام ارزشيابي ومهندسي مجدد خ - مراحل اجرايي چارچوب توانمندسازي سؤال دوم پژوهش : رابطه هر يک از نشانگرهاي مؤلفه هاي بهبود توانمنـدي هـاي حرفـه اي بـا هـر يک از مؤلفه ها به چه ميزان است ؟ براي پاسخ به اين پرسش همبستگي هر يک از نشانگرها باکل نمره مؤلفه مربـوط محاسـبه شـد .
اين تحقيق براي تدوين يک مدل جهت ارزيابي توانمندي هاي حرفه اي اعضاي هيأت علمي رشته هـاي مختلـف غيرپزشـکي دانشـگاه آزاد اسـلامي ،بـه عنـوان رسـاله دکتري رشته مديريت آموزش از از طريق تحليل مسير به دست آمده است .