چکیده:
طبیعت دستاورد بهترین معمار یعنی خداوندگار است و اغلب برای معماران بهترین سرچشمه الهام بوده است. بشر در طول تاریخ از هنگامی که سرپناه، مسکن، محل زیست، محل کار و یا هر نوع فضایی را ساخته و مورد بهره برداری قرار داده، همیشه عوامل طبیعی در این ساختار یک اصل مهم و اساسی برای او بوده اند. معماری انسان در این دوران تاریخی آگاهانه دو موضوع فرم و عملکرد را آشکارا دربرداشته است. به کارگیری فرم های طبیعی در معماری، نشانه گرایش انسان به آثار خلقت و تأثیرات آن است. از سوی دیگر فرم های طبیعت در گذشته از نقش مؤثرشان چه در زمینه عملکردی و چه در باب زیبایی، از احترام و تقدس در فرهنگ ها و اقوام ملل مختلف برخوردار بوده اند. به عنوان مثال حیوانات و پرندگان در کشورهای مختلف و در آیین ها و جوامع گوناگون بنا به گذشته فرهنگی آنها، هر یک تقدسی خاص داشته اند. به گفته پل کله نویسنده و نقاش سوییسی (1879-1940)، ارتباط با طبیعت ضروری ترین شرط برای هنرمند است. هنرمند انسان است : او خود طبیعت است، بخشی از طبیعت و در میان فضای طبیعی. طبیعت در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری تأثیر میگذارد. طبیعت همیشه در همه جا حاضر و طبقهبندی ناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهام بخشی، است. حضور آن در استعاره، تقلید، تغییرپذیری فرم و مصالح معماری آشکار است.
خلاصه ماشینی:
"به تجربه مشاهده شده هر گاه انسان از ابزاری برای غلبه بر طبیعت استفاده می کند، آن ابزار بر ضد خود او سر برافراشته و او را تا مرحلة نابودی به مخاطره انداخته است، بهترین نمونه ای که می توان از آن نام برد به کارگیری ابزار صنعت در جهت حفاظت انسان در مقابل مخاطرات طبیعی، دستیابی به رفاه بیشتر و مکانیزه تر کردن زندگی مدرن است، که همین ابزار به گونه ای برگشت ناپذیر در حال تخریب زندگی انسان از طریق آلودگی های فراگیر، صوتی، بصری و زیست محیطی است، لاجرم در مرحلة استیصال، بازگشت به طبیعت و همراه شدن با آن اجتناب ناپذیر بوده و پرداختن به آن، مورد توجه قرار گرفته و بسیاری از معماران بزرگ قرن بیستم به آن رویکرد مثبت نشان می دهند.
مانند آن که برخی با استناد به سیستم گردش خون اصل تبعیت فرم از عملکرد را استتناج نموده و آن را ضرورت معماری ارگانیک می دانند و یا این که آن گونه که میلن ادواردز در زمینه اقتصاد می گوید با استناد به این که طبیعت برای پاسخ گویی به عملکردهای نو، عضوی جدید را خلق نمی کند، بلکه با تغییراتی که در اعضا و اندام های موجود به وجود می آورد آنها را برای پاسخ گویی به نیاز مورد نظر را بر اصولی که ظاهرا مبنای زیست شناسی هستند منطبق نمود ولی به دلایلی از جمله عدم قطعیت بسیاری از این اصول زیست شناسی این تطبیق ها مطابق با واقع نخواهد بود و دیر یا زود شکست می خورند."