چکیده:
ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد به عنوان تنها هژمون نظام بین الملل خود را متعهد به تأمین امنیت مناطق مختلف دنیا می دید. یکی از این مناطق که بیش از هر جای دیگر مورد توجه امنیتی، سیاسی، اقتصادی و در یک کلام توجه همه جانبه او قرار دارد، منطقه خاورمیانه است. منطقه خاورمیانه به دلایل ژئوپلیتیک مختلف مانند ذخایر عظیم نفتی و گازی، بی ثباتی های پی در پی، اسلام سیاسی و ... یکی از مناطق استراتژیک مهم دنیا تلقی می شود که تأمین امنیت آن نقشی اساسی در سیاست خارجی ایالات متحده پیدا کرده است، اما آنچه در مورد تحرکات امنیتی آمریکا در منطقه خاورمیانه درخور توجه است، رویکرد تکروی و یکجانبه گرایی و غیر مشورتی این کشور با قدرت های مختلف جهانی و منطقه ای است،
خلاصه ماشینی:
"یکی از مناطق استراتژیک مهم دنیا تلقی می شود که تأمین امنیت آن نقشی اساسی در سیاست خارجی ایالات متحده پیدا کرده است، اما آنچه در مورد تحرکات امنیتی آمریکا در منطقه خاورمیانه درخور توجه است، رویکرد تکروی و یکجانبه گرایی و غیر مشورتی این کشور با قدرت های مختلف جهانی و منطقه ای است، که به سیاست «یکجانبه گرایی» ایالات متحده معروف گردیده است.
بدین جهت، منطقه خاور میانه یکی از مهمترین قطبهای تامین نفت و گاز دنیا در نیمه دوم قرن بیستم بوده است که در نیمه اول قرن بیست و یکم با کاهش دخایر نفتی سایر نقاط جهان بر موقعیت و جایگاه راهبردی و ژئواکونومیک این منطقه افزوده خواهد شد و اگر این کشورها از دسترسی به منابع انرژی این منطقه محروم شوند، نتیجه اش احتمالا ورشکستگی و به دردسر افتادن اقتصاد جهانی است؛ به طوری که ایالات متحده آمریکا حدود23 درصد نفت مصرفی خود را از خاورمیانه تامین می کند.
همان طور که پیشتر گفته شد، ساختار مادی خاورمیانه به واسطه منابع سرشار انرژی مورد توجه غرب و ایالات متحده قرار گرفته و منافع آمریکا را با این منطقه پیوند زده است.
از یک سو، ساختار مادی منطقه خاورمیانه و منابع انرژی گسترده این منطقه، آن را به حوزه ای حیاتی برای پیشرفت اقتصاد ایالات متحده تبدیل کرده که براساس تفکر آمریکایی باید جریان انرژی از این منطقه به بازارهای آزاد حفظ و حراست شود و از سویی، ساختار معنایی و جغرافیای فرهنگی این منطقه که به سمت اسلام سیاسی گرایش دارد، سبب تضاد بین سیاست های آمریکا و جریان های اسلامی در این منطقه شده است."