چکیده:
ارزیابی دقیق و به موقع عواملی که موجب کاهش کارآیی کارکنان یک سازمان بویژه مدیران می شود، از جمله اقدامات موثر در مسیر بهبود کیفیت فعالیتها و افزایش بهره وری سازمان است. یکی از دلایل عمده کاهش کارآیی مدیران در محیط کاری، از دست دادن فرصت و زمان در اختیار، برای انجام کارها یا اصطلاحا تلف شدن وقت آنان می باشد. در این مقاله سعی شده با استفاده از آمار توصیفی، روش تحلیل عاملی و تکنیک DEMATEL چارچوبی ارائه گردد تا شباهتها و تفاوتهای موجود بین نظرات مدیران واحدهای مختلف یک شرکت تولیدی در زمینه علل اتلاف وقت و از دست دادن مدیریت زمان مورد تحلیل قرار گرفته، مهمترین عوامل نیازمند بهبود، شناسایی و دسته بندی شده و رابطه علت و معلولی میان آنها مشخص شود. یافته های چارچوب ارائه شده نشان می دهد، موثرترین عامل اتلاف وقت و نهایتا کاهش کارآیی مدیران در محیط کاری، ملاقاتها و جلسات بسیار زیاد با نتایج بسیار کم، و کم اثرترین عامل، معیار بیش از حد اجتماعی بودن می باشد. علی ترین عوامل اثر گذار نیز کمبود انگیزه شخصی برای کار، کمبود کارمندان آموزش دیده، مواجه با اطلاعات غلط یا ناقص یا دیرهنگام و کمبود اعتماد به نفس است.
One of important steps to quality improvement of activities and increasing productivity in manufacturing systems، is noticing and emphasizing on evaluation factors that be Caused to personnel's efficiency reduction. Correct and timely recognition of factors that reduce to personnel's efficiency، especially managers، meets to efficiency improvement. One of major reasons of managers' efficiency reduction is dawdle. in this paper using descriptive statistics، Factor Analysis method and DEMATEL technique، has been purposed a novel model to analyzing existent similarities and diversities between opinions of different groups' managers of one company about reasons of dawdle، specifying and classifying most important areas that need to improvement، and specifying cause and effect relation between them. Findings this model show the most effective factor of dawdle and finally managers' efficiency reduction in office is very much visits and sessions with very little results، and least effective factor is be inordinate social. Also most causal factors are job incentive shortage، expert personnel shortage، mistake or incomplete information، and self assurance shortage.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از آمار توصیفی،روش تحلیل عاملی1و روش دیمتال2 چارچوبی ارائه شود تا شباهتها و تفاوتهایی موجود بین نظرات مدیران واحدهای مختلف یک شرکت تولیی در زمینه علل اتلاف وقت و از دست دادن مدیریت زمان تحلیل شود.
یافتههای چارچوب ارائه شده نشان میدهد،مؤثرترین عامل اتلاف وقت و در نهایت کاهش کارایی مدیران در محیط کاری،ملاقاتها و جلسههای بسیار زیاد با نتایج بسیار کم و نیز کم اثرترین عامل،معیار بیش از حد اجتماعی بودن میباشد.
در ارتباط با موضوع تحقیق،پژوهشهای اندکی انجام شده است،اما ایی در زمینههای مشابه در داخل و خارج از کشور صورت گرفته است که میتوان به این موارد اشاره کرد: مهبودی به بررسی رابطه بین مهارت سازمانی مدیریت زمان و اثربخشی سازمانی مدیران مدارس متوسطه ناحیه 2 شهر شیراز پرداخت[8].
در این مقاله با استفاده از آمار توصیفی،روش تحلیل عاملی و تکنیک دیمتال چارچوبی ارائه شده است تا شباهتها و تفاوتهای موجود بین نظرات مدیران واحدهای مختلف یک شرکت تولیدی بزرگ در زمینه علل اتلاف وقت تحلیل شود و مهمترین معیارهای نیازمند بهبود،شناسایی و دستهبندی شده و رابطه علت و معلولی میان آنها نیز مشخص شود.
در این نمودار معیار 8 در اولویت اول قرار گرفته است و 59 نفر از مدیران(82 درصد) ملاقاتها و جلسههایبسیار زیاد با نتایج بسیار کم را مهمترین عامل مؤثر بر اتلاف وقت و در نتیجه کاهش کارایی مدیران میدانند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) ازاینرو مهمترین عوامل مؤثر بر اتلاف وقت از دیدگاه مدیران مشخص شد،در بخش بعدی به بررسی روابط میان این عوامل برای کار همزمان روی عواملی که با یکدیگر همبستگی دارند،پرداخته میشود.