چکیده:
در دهههای اخیر سکونتگاههای شهری انسان چه به واسطه گسترش مرزهای فیزیکی و ساختاری و چه از ناحیه حوزه نفوذ و ردپای اکولوژیکی که در عرصههای بکر طبیعی همجوار خود برجای میگذارند با سرعتی بیش از گذشته در حال نفوذ و تخریب و تغییر چهره طبیعی این اراضی هستند. از مصادیق بارز این تنیدگی روزافزون شهر در حوزههای طبیعی، شبکههای ارتباطی و حمل و نقل برون شهری است. طرحهایی از این دست که با عملکردهای ابرسازهای در قلمروهای طبیعی ایجاد میشود، در حال حاضر بخش قابل توجهی از پروژههای معماران منظر را درکشورهای غربی به خود اختصاص میدهد و در سایه رویکردهای منظرگرای طراحان به فرصتی برای ایجاد تعاملی همافزا بین پروژهها و محیط طبیعی مبدل شدهاست. پروژه بزرگراه A20 در فرانسه که یکی از شاهراههای حمل و نقل سواره از شمال به جنوب این کشور است از مصادیق چنین طرحهایی است. این پروژه به واسطه گذر طبیعتمدار از اراضی با توپوگرافی پیچیده و ریختشناسی خاص که مهمترین چالش پیش روی آن بوده و ایجاد ترکیبی یکپارچه و هوشمندانه از رویکردهای اکولوژیک و طبیعتمدار با تأمین امنیت کارکردی و عملکرد بهینه، تحسین شده است. دستکاریهای تندیسگرایانه در ریختشناسی اراضی سایت با بهرهگیری از سلسله مراتب هندسی و توجه به مقیاس ادراکی مخاطب در تلفیق با پوشش گیاهی مناسب، جنبههای زیباییشناسانه طرح را با رویکرد زمینهگرایی اکولوژیک تأمین مینماید. در این پروژه تلاش شده تا با تعدیل مرزهای بصری طرح با محیط طبیعی، تضاد میان اراضی بکر و پروژه به حداقل برسد. چنین نگرشی در سازماندهی فضایی طرح، یک جاده کلانمقیاس برونشهری را از خطوطی تحمیل شونده به طبیعت که قلمروهای یکپارچه آن را میخراشد و چندپاره میکند به مداخلهای هارمونیک در زیستبوم طبیعی مبدل میسازد. به بیان دیگر نگرش منظرین به ابرسازههای توسعه این امکان را فراهم آورده تا نفوذ ناگزیر حوزههای سکونتگاهی انسان به قلمروهای طبیعی و اکولوژیک به گونهای پایدار و با حفظ تنوع زیستی صورت گیرد.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه سهم قابل توجهی از رویکردهای اکولوژیک و طبیعتمدار حاکم بر این پروژه تحت تأثیر سیاستهای کلی اروپا و کشور فرانسه در توسعه ابرسازههای حمل و نقل و سازمانهای مرتبط مانند ASF (Autorouts du Sad de la France) شکل گرفته که کارفرمای این طرح است، لیکن آنچه این اثر را منحصر بفرد و شاخص مینماید و آن را درخور دریافت یکی از مهمترین جوایز کشور فرانسه در این حوزه کرده، روش هنرمندانه و هوشمندانه معماران منظر پروژه در چگونگی مداخله در منظر اراضی طبیعی دربرگیرنده آن و شکلدهی منظر در مقیاس کلان در عین رسیدن به اصول مورد نظر کارفرما است.
شبکههای حمل و نقل برون شهری (Road Transport Networks) از عمدهترین مصادیق پروژههای حوزۀ سرزمینی در معماری منظر معاصر است به نحوی که در علوم مرتبط با شهر، حوزۀ نفوذ و محدودههای مختلف مادرشهری و ابرشهری و جمعیت ساکن در آنها بر اساس محدوده سرویسدهی مطلوب این شبکهها تعریف میشود و توسعه روزافزون آنها نتیجه همزمان پیشرفت فناوریهای ساخت وسایل نقلیه موتوری و گسترش ردپای اکولوژیک (Ecological Footprint) شهرها است.
پروژه آزادراه سواره A20 در فرانسه، کار مشترک آلن پروو و آلن کوسران، نمونهای از این نگرش است و عوامل متعددی در تبدیل آن به یک طرح شاخص منظرین در توسعه ابرسازههای حمل و نقلی فرانسه در حوزه سرزمینی دخیل بوده است : مداخلۀ هارمونیک و منطبق بر معیارهای زیباشناسانۀ منظر در زیستبوم طبیعی در قالب برشهای تندیسگونه و زمینسار در توپوگرافی پیچیده سایت، که زبان مشترک برخورد ویژه پروو با پروژههای منظر است."