چکیده:
مدلول واژههای اخلاقی، همچون خوبی و بدی یا حسن و قبح چیست؟ آیا ارزشهای اخلاقی، اوصاف خارجی افعال انسان است؟ آیا افعال انسان، فی نفسه، واجد ارزشهای اخلاقی است یا خوبی و بدی افعال، تابع اوضاع و احوال است؟ آیا انسان قوای شناختیای در اختیار دارد که بتواند این ارزشها را بدون هدایت دیگری بشناسد؟ این دست پرسشها پرسشهای فرا- اخلاقی خوانده شده، در سه حوزه اصلی جان میگیرد: معناشناسی، معرفتشناسی و وجودشناسی. ما در این مقاله، در سه بخش اصلی، پاسخهای خواجه نصیرالدین طوسی را به این پرسشها مرور میکنیم: معناشناسی، معرفتشناسی و وجودشناسی. خواجه نصیر الدین طوسی، برای واژگان حسن و قبح سه معنا ذکر کرده است، و قوه عقل را مدرک قضایای اخلاقی دانسته است. در حوزه وجودشناسی اخلاق، گویا طوسی، یک قراردادگرا یا توافقگرای اخلاقی و در نتیجه یک ناواقعگراست. نسبیگرایی اخلاقی، از لوازم توافقگرایی است. ما آرائ طوسی را گاه با آراء شیخ محمد رضا مظفر، در کتاب درسی اصول الفقه، مقایسه میکنیم، تا پیوستگی آراء نمیه اول قرن هفتم و نیمه دوم قرن چهاردهم را نشان دهیم. علاوه بر این، آراء مناقشهانگیز این دو بزرگ مرد را نیز ارزیابی خواهیم کرد.
خلاصه ماشینی:
مرور و ارزيابي آراء فرا ـ اخلاقي خواجه نصيرالدين طوسي در مقايسه با يک اثر اصولي متأخر سيداحمد غفاري( چكيده مدلول واژههاي اخلاقي، همچون خوبي و بدي يا حسن و قبح چيست؟ آيا ارزشهاي اخلاقي، اوصاف خارجيِ افعال انسان است؟ آيا افعال انسان، في نفسه، واجد ارزشهاي اخلاقياست يا خوبي و بدي افعال، تابع اوضاع و احوال است؟ آيا انسان قواي شناختياي در اختيار دارد که بتواند اين ارزشها را بدون هدايت ديگري بشناسد؟ ايندست پرسشها پرسشهاي فرا- اخلاقي خوانده شده، در سه حوزة اصلي جاي ميگيرد: معناشناسي، معرفتشناسي و وجودشناسي.
خواجه نصيرالدين طوسي، براي واژگان حسن و قبح سه معنا ذکر کرده است، و قوة عقل را مدرِک قضاياي اخلاقي دانسته است.
واژگان كليدي حسن و قبح، قضاياي اخلاقي، عقل نظري و عملي، مشهورات بالمعنيالاخص، خواجه نصيرالدين طوسي، ابنسينا، محمدرضا مظفر.
ما در ادامه، علاوه بر آنکه پاسخهاي خواجه نصيرالدين طوسي را به اين پرسشها در سه بخش اصلي، مرور کرده، گاه آن را با آراء شيخ محمدرضا مظفر، در کتاب درسي اصولالفقه، مقايسه ميکنيم، تا پيوستگي آراء نيمة اول قرن هفتم و نيمة دوم قرن چهاردهم را نشان دهيم، آراء مناقشهانگيز ايندو بزرگمرد را نيز ارزيابي خواهيم کرد.
علاوه بر اين، خواجه گزارههاي اخلاقي را غيريقيني و مشهوري دانسته و تصريح کرده است که اين دسته از قضايا تغييرپذير است.
چنانکه ديديم خواجه اين سخن ابنسينا را تأييد کرد که تنها تکيهگاه قضاياي اخلاقي، شهرت و اتفاق نظر جمعي انسانهاي عاقل است.