چکیده:
با ظهور و گسترش اسلام علاوه بر اعراب، مردمانی از دیگر نژادها و ملل به اسلام گرویدند. تعصبات و گرایش های قومی و قبیله ای و پیوندهای خونی در میان عرب جاهلی از یک سو و ظهور اسلام در میان اعراب از سوی دیگر موجب شد تا پس از اسلام این اندیشه در میان عرب پدید آید که گویا مسلمانان عرب تبار شهروند برتر و درجه یک بوده و غیرعرب یا عجمان شهروند فروتر و درجه دو هستند. این اندیشه که حتی زمان حیات پیامبر| نیز در رفتار برخی مسلمانان تجلی نمود، موجب رخداد مشکلات فراوانی برای مسلمانان غیرعرب شد. عواملی چند در تشدید این مشکلات و تداوم این اندیشه دخیل بوده اند و برخی از آنها نسبت به بعضی دیگر تاثیرگذارتر بوده اند؛ اما کمتر در تحقیقات و پژوهش های معاصر بدانها پرداخته شده است. این مقاله درصدد است تا اندکی واکاوی بیشتر در مسئله انجام داده و نگاهی به وضعیت مسلمانان غیرعرب به ویژه ایرانیان بیندازد.
خلاصه ماشینی:
گرچه او کار خویش را نو و متفاوت با دیگر پژوهشهای انجامشده میداند، ولی با شواهدی که در این پژوهش خواهد آمد، درمییابیم که ایشان نیز به گروهی تعلق دارد که بنیامیه را تبرئه کرده و وضع موالی را خوب جلوه داده است.
طرح مسئله آیا میتوان مشکل موالی بهخصوص ایرانیان با جامعه عربی را به عصر خلافت بنیامیه محدود کرد؟ بهنظر میرسد اگر موالی در تقسیم عطایا، ازدواج با زنان عرب و دستیابی به مناصب حکومتی با جامعه عربی چالشی مداوم داشتند، باید ریشههای این امر را پیش از حکومت بنیامیه جستجو کرد؛ چراکه مستندات و شواهدی در منابع وجود دارد که نشان میدهد تقابل عنصر عربی با موالیان بهویژه ایرانیان در دوره خلافت ابوبکر، عمر و عثمان نیز سابقه داشته است.
» 2 فاروق عمر یکی دیگر از پژوهشگران معاصر عرب نیز در برابر مستشرقان یادشده و مورخان عرب 3 قرار گرفت و از بنیامیه دفاع کرده و اوضاع خراسان را زمینه بروز برخی منازعات میان حکومت عربی و موالی دانسته است؛ 4 ولی در عین حال پذیرفته که برخی فشارهای اقتصادی و تبعیضات اجتماعی نسبت به ایرانیان روا داشته میشده است.
2 آنان گرچه در بیان پیشینه تحقیق بهجز جمال جودة، نامی از دیگر پژوهشگران و نویسندگان معاصر عربی و آثارشان به میان نیاوردهاند، اما بررسیهای آنها در واقع برای نمونه، وی در جایی آورده است که با گسترش فتوحات مفهوم ولا به غیرعرب محدود شد و این گرایش در پایان خلافت خلفای راشدین خود را نشان داد.