چکیده:
جمهوری اسلامی ایران بر مبنای آموزههای اسلام و تأکید بر مؤلفههایی مانند فرهنگ و ارزشهای سیاسی شکل گرفت. این امر ماهیت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران را از دیگر نظامها متفاوت ساخت. در مفهوم سازی اولیه از قدرت نرم مؤلفههایی مثل فرهنگ، ارزشهای سیاسی و مطلوبهای سیاست خارجی بیان گردیده است، بر این اساس، مؤلفههای قدرت نرمی که در اسلام مطرح میباشد، متفاوت از آن چیزی است که در مفهوم سازی اولیه از این قدرت توسط جوزف نای ارائه شده است. علت این تفاوت در نوع نگاه به قدرت، انسان، اخلاق و خدا است. منابع قدرت نرم اسلامی، بر ارزشهایی چون ایثار، شهادت طلبی، معنویت گرایی، عدالت باوری، ولایتمداری، حق گرایی و استقلال طلبی استوار است به گونهای که ضمن ایجاد تحول فرهنگی در سطح داخلی بر روند تحولات خودباوری دینی و بیداری اسلامی در حوزه پیرامونی خود نیز تاثیر گذار بوده است.
خلاصه ماشینی:
"در این تحقیق به دنبال آنیم تا روشن سازیم که جمهوری اسلامی ایران با الگوگیری و مبنا قرار دادن فرهنگ غنی اسلام به مثابة یک مکتب، و با توجه به ظرفیتهایی که در ایجاد قدرت نرم دارد، میتواند به منزلة یک عامل ایجابی، دیگران را جذب و همراه خود سازد و در مقابل، در مقام یک عامل سلبی، از نفوذ و رخنة هر گونه فرهنگ بیگانه و یا سلطة آنها جلوگیری کند.
بنابراین، جمهوری اسلامی ایران، در مقام نظامی الهی که سرچشمه و مبنای قدرت و حاکمیت خود را منتسب به خدا میداند، برای عدالت نقش مهمی قائل است؛ حتی اگر در عمل، عدالت به طور کامل اجرا نشده و یا با کاستی مواجه بوده است، اما پایههای نظام بر عدالت استوار شده و لااقل در اساسیترین نظریهها و قوانین بر آن تأکید شده است.
ولایت فقیه در اندیشة سیاسی شیعیان، در طول نبوت و امامت معصومان( قرار میگیرد و لازمة عقیده به نبوت، امامت و اهداف بعثت پیامبران، حاکمیت پیامبر و امامان معصوم علیهمالسلام و در تداوم آن، امر ولایت فقیه است؛ بدین معنا که ولی فقیه در عصر غیبت امام معصوم(، ادامهدهندة همان راه است و همة امور مربوط به حکومت و سیاست که برای پیامبر و امامان معصوم( مقرر شده است، برای ولی فقیه جامعالشرایط نیز وجود دارد.
این موضوع موجب شده است که امروزه جمهوری اسلامی ایران در مقام یک الگو برای کشورهای آزادیخواه دنیا، بهویژه کشورهای مسلمان تبدیل شود؛ زیرا جمهوری اسلامی ایران رویکردی را برای مسائل سیاسی انتخاب کرد که امروزه مورد توجه تمام کشورها قرار گرفته، و آن رویکرد فرهنگی و دینی به مسائل داخلی، منطقهای و بینالمللی بود."