چکیده:
این مقاله به بررسی همبسته های ادراکی کشش جبرانی در زبان فارسی میپردازد. در یک آزمایش ادراکی، درک شنیداری کشش جبرانی از طریق تغییر مقادیر دیرش واکه، اختلاف دامنه 2 H1-H و H1-F1 و بسامد پایه مطابق با نتایج آزمایش تولیدی صادقی (2007) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تغییرات دیرش واکه اصلیترین نشانه ادراکی کشش واکه است و عوامل دیگر مانند اختلاف دامنه H1-H2 و H1-F1 و فرکانس پایه بر درک کشش واکه اثر افزایشی دارند ؛ یعنی منحنی تغییرات پاسخهای شنیداری کشش جبرانی تا حد زیادی تابعی از تغییرات دیرش واکه است ولی سطح اطمینان پاسخها با اضافه شدن عوامل اختلاف دامنه H1-H2 و H1-F1 یا فرکانس پایه تا حدی افزایش می یابد. همچنین بررسی آماری اثر مستقل عوامل اختلاف دامنه H1-H2 و H1-F1 یا فرکانس پایه و اثر تعاملی آنها با دیرش واکه به طور جداگانه نشان داد اختلاف دامنه H1-H2 و H1-F1 همبسته قویتری از فرکانس پایه برای درک کشش جبرانی است.
This article addresses the perceptual correlates of compensatory lengthening in Persian. In a perception experiment، duration،spectral tilt measurements H1-H2 and H1-F1 and F0 were varied in several steps based on the results from a production experiment (Sadeghi، 2007). Subjects were asked to identify the tokens involving vowel length. Results revealed that duration is the most reliable perceptual correlate of vowel length، and that intensity level manipulations provide stronger vowel length cues than F0 differences.
خلاصه ماشینی:
نتایج نشان داد تغییرات دیرش واکه اصلیترین نشانة ادراکی کشش واکه است و عوامل دیگر ماننـد اختلاف دامنه H٢-H١ و F١-H١ و فرکانس پایه بر درک کشش واکه اثر افزایشـی دارنـد؛ یعنـی منحنی تغییرات پاسخهای شنیداری کشش جبرانی تا حد زیـادی تـابعی از تغییـرات دیـرش واکـه است ولی سطح اطمینان پاسخها با اضـافه شـدن عوامـل اخـتلاف دامنـه H٢-H١ و F١-H١ یـا فرکانس پایه تا حدی افزایش می یابد.
گرفن (٢٠٠٥) بـا انتخـاب بسـامد پایـه و شدت انرژی کل به عنـوان همبسـته هـای ادراکـی حنجـره ای شـدگی و سـاخت محرکهـای شنیداری از طریق تغییر مقادیر این عوامل در یک آزمایش ادراکی ، نشان داد که آنچه اساسا باعث تمایز ادراکی جفت واژه هایی میشود که از نظر وجود یا عدم وجود حنجره ای شـدگی با یکدیگر متفاوت هستند، افت بسامد پایه است به طـوری کـه کـوچکترین مقـدار کـاهش بسامد پایه باعث شیب تند صعودی پاسخ های شنیداری به نفع حنجره ای شدگی میشود.
در این مقاله با انجام یک آزمایش ادراکی ، درک شنیداری کشش جبرانی در زبان فارسی از طریق تغییر مقادیر دیرش واکه ، اختلاف دامنه H٢-H١ و F١-H١ و بسامد پایه مطـابق با نتایج آزمایش تولیدی صادقی (٢٠٠٧) مورد بررسی قرار میگیرد.
ب) بازسازی اخـتلاف دامنـه H٢-H١ و F١-H١: چنانکـه قـبلا گفتـه شـد، مطالعـات انجام شده دربارٔە تظاهر آوایی کشش جبرانی در زبان فارسـی ، از پارامترهـای سـطح دامنـة طیف نشان داده است که اختلاف دامنه H٢-H١ و F١-H١ برای واکه در رشته های آوایی CVC و CVGC به طور معنی داری با هم متفاوت است .