چکیده:
یکی از منابع اثبات آموزه های دینی ، روایات است . روایـات متـواتر و روایـات آحـاد محفوف به قرائن قطعی در حوزه های فقه ، علم کلام ، تفسیر قرآن ، تـاریخ و ماننـد آن مورد بهره برداری قرار می گیرند. گرچه روایات آحاد معتبر ظنی ، دست مایه فقهـا برای استخراج احکام فقهی هستند؛ اما آیا از روایات آحاد معتبر ظنـی مـی تـوان در موضوعات غیرفقهی از جمله مسایل اعتقادی استفاده کرد یا خیر؟ ایـن نوشـتار بـا بررسی آراء و اقوال اندیشمندانی که در این باره اظهار نظر کرده اند و با بهره گیـری از روش کتابخانه ای ، با هدف ارائه پاسخی درخور بـه پرسـش فـوق سـامان یافتـه است . برخی یافته های این پژوهش عبارت اند از: حفظ مرزبندی بین اخبـار متـواتر، روایات آحاد قطعی و ظنی ، حیثیت صدور و دلالت روایات و نیـز شـیوه اسـتنتاج در مباحث عقلی و نقلی .
خلاصه ماشینی:
روایات آحـاد مربـوط بـه عمـل و رفتـار مکلفـان ، در حـوزه کـار فقهـا و کارشناسـان رفتـار مؤمنان قرار می گیرند و فقها بـر اسـاس دلایلـی کـه در علـم اصـول فقـه مطـرح شـده اسـت ، به ایـن روایـات بـا دیـد مثبـت مـی نگرنـد و از آنهـا بـرای بیـان حکمـی از احکـام وضـعی یـا تکلیفی مکلفان بهره می گیرند.
در هـر دو صـورت ، مـلاک حجیـت اخبـار مطلـق اسـت ؛ یعنـی هـم شـامل احکـام عملـی فقهـی مـی شـود و هـم شـامل مسایل غیر فقهی و مواردی که دارای اثر عملی نیست : اگر مدرک حجیت را بنـای عقـلا دانسـتیم ، بـا ملاحظـه اینکـه عقـلا اعتمادشـان بـر خبـر واحد فقط در مـواردی نبـوده اسـت کـه بـر آن اثـر عملـی مترتـب مـی شـده و بـین ایـن گونـه موارد و جایی که اثر عملی نداشته فرقـی نمـی نهـاده انـد و در همـه مـوارد بـا آن هماننـد قطـع عمل کرده انـد، دیگـر جـایی بـرای منحصـر کـردن حجیـت خبـر واحـد در خصـوص مـواردی که دارای اثر عملی باشد باقی نمی مانـد و بایـد پـذیرفت کـه روایـات در بـاب تفسـیر بـه طـور مطلق ، یعنی بدون توجه به اینکـه مربـوط بـه آیـات احکـام باشـند یـا غیـر احکـام ، از اعتبـار و حجیت برخوردارند و ...
بـه دلیـل آنکـه دایـره معـالم دیـن (نشـانه هـا و علایـم دیـن ) فقط منحصر در احکام شـرعی و فقهـی نیسـت و شـامل همـه معـارف دینـی از قبیـل مسـایل اعتقادی ، تفسیری ، فقهی ، تـاریخی و ماننـد آن مـی شـود، پـس مـی تـوان نتیجـه گرفـت کلیـه اخبار واحد راویان ثقه در زمینه هـای فقهـی و غیـر فقهـی مـورد قبـول امـام معصـوم (ع ) قـرار گرفته است و دیگران نیز باید به روایات آنان مراجعه کنند.