چکیده:
با وجود تصریح به نهی و نفرت از اسراف و تبذیر در قرآن و روایت هـای متعـدد، و حتی تصریح به گناه کبیره بـودن آن ، تردیـدی در حرمـت اسـراف و تبـذیر بـاقی نمی ماند. جوانب مختلف بحث اسراف به رغم شهرت زیادش ، کمتر مورد مداقه قرار گرفته است . در این مقاله ، با بهره مندی از قرآن و سنت ، می کوشیم نشان دهیم که اسراف در حوزٔه مصرف ، به معنای «تجاوز از حد کفاف و نیاز»، نسـبت بـه زمـان ، مکان ، اشخاص ، موقعیت های اجتماعی مصادیق مختلفی دارد؛ و با ابزارهای عقـل ، شرع و عرف ، و نیز با ملاک های : حد کفاف و نیاز، غیربهینه بودن ، هدررفت منـابع و گناه بودن مورد مصـرف ، قابـل تشـخیص اسـت . مصـرف از عـواملی فرهنگـی (همچون ناآگاهی ، الگوپـذیری از مسـرفان ، تبلیغـات )، زمینـه های اخلاقـی (ماننـد هواپرستی ، برتری جویی و فخرفروشی )، و عوامـل خـاص اقتصـادی در زمینـه های تولید و توزیع متاثر بوده و خود نیز در ارتباط با خداوند، باعث قسـاوت قلـب ، عـدم استجابت دعا و ناسپاسی نعمت شده و انسان را پیش خداوند مغضـوب و خـوار و از هدایت او محروم می کند. در عین حال ، موجب تحقیر نفس شده و انسـان را دچـار دام ابلیس کرده و اعمال زشتش را در نظرش زیبا جلوه می دهد؛ از سوی دیگر نیز، تضییع حقوق دیگران و خصلت هایی چون ناجوانمردی را در پی دارد.
خلاصه ماشینی:
ممکن است صرف مقداری از مال برای ادارٔە زنـدگی بـرای شـخص خاصـی در شـرایط عادی مطلوب بوده و اسراف نباشد؛ در حالی که در شرایط قحطی و فقر عمـومی ، صـرف همـین مقدار برای همان شخص نامطلوب و اسراف محسوب شود؛ در این زمان بر او لازم می شود که به کمتر از آن بسنده کرده و مازاد را در اختیار دیگران ، که گرفتارند، قرار دهد؛ چنانچه شخصـی بـه نام معتب –خدمتکار امام صادق (ع )– روایت کرده است که در زمان آن حضرت در شرایطی کـه بهای مواد غذایی رو به افزایش بود، و در منزل امام گندم به اندازه کافی برای تأمین نیـاز ماه هـا مصرف خانواده امام موجود بود، با وجود این ، امام (ع ) دستور می دهند گندم های موجـود فروختـه شود؛ و مانند همۀ مردم ، گندم مورد نیاز روزانه از بازار تهیه شود.
(کلینی ، ١٣٨٩، ج٤، ص٥٢) بر این اسـاس ، بـا توجـه بـه محـدودیت منـابع و امکـان بازیافـت بسـیاری از لـوازمی کـه بـه حسب ظاهر بـه درد خانوارهـا نمی خـورد، ولـی قابـل بازیافـت اسـت ، مصـداق اسـراف و تبـذیر است و باید ضمن پرهیز از اتلاف آن ، زمینه های بازیافت آنها در جامعه فراهم شود.
(نهج البلاغه ، حکمت ٦٧) نقش ناآگاهی در ارتباط با بحث اسراف و تبذیر از چند جهت قابل بررسی است ؛ گاهی علت اینکه فردی مرتکـب رفتارهـای مسـرفانه می شـود ایـن اسـت کـه مفهـوم اسـراف را نمی دانـد تـا بتوانـد بـر مصـادیقش تطبیـق دهـد؛ بنـابراین ، ممکـن اسـت اسـراف کاری های خود را، دست ودل بازی و عدم اسراف را نوعی خست تلقی کند.