چکیده:
در مقاله حاضر، کتاب مقدمهای بر انقلاب اسلامی در بوته نقد نهاده و در طی
آن نتیجه گرفته شده است که در این کتاب درعین دارابودن نقاط قوت شکلی
و محتوایی، برخی کاستیها وجود دارد که نیازمند رفع است؛ از مهمترین
آنها، عبارت است از: اصلاح چارچوب نظری حاکم بر کتاب، تحلیل جامع
حوادث انقلاب اسلامی، ارائه استدلالهای کافی و استناد لازم. کلید واژهها :انقلاب اسلامی، نظریات انقلاب (توطئه، مدرنیزاسیون، اقتصاد،
مذهب، دیکتاتوری و استبداد)، توسعه سیاسی، چگونگی آغاز
انقلاب، چگونگی پیروزی انقلاب، چرایی انقلاب، بحران، عصر
سراب، حقوق بشر کارتر، فضای باز سیاسی، مخالفان رژیم شاه.
خلاصه ماشینی:
"نقد و بررسی کتاب «مقدمهای بر انقلاب اسلامی» (*) دکتر قربانعلی قربانزادهسوار (**) عباس خلجی (***) چکیده: در مقاله حاضر، کتاب مقدمهای بر انقلاب اسلامی در بوته نقد نهاده و در طی آن نتیجه گرفته شده است که در این کتاب درعین دارابودن نقاط قوت شکلی و محتوایی، برخی کاستیها وجود دارد که نیازمند رفع است؛ از مهمترین آنها، عبارت است از: اصلاح چارچوب نظری حاکم بر کتاب، تحلیل جامع حوادث انقلاب اسلامی، ارائه استدلالهای کافی و استناد لازم.
در این میان، آقای دکتر صادق زیباکلام، در کتاب مقدمهای بر انقلاب اسلامی، ضمن بررسی برخی از آثار فارسی و غیرفارسی که درباره انقلاب اسلامی ایران چاپ و منتشر شده، از دو جنبه به آنها ایراد گرفته است: نخست اینکه آثار فارسی را بهنحو حیرتانگیزی اندک دانسته و قالب همه آنها را یکسویه، کلیشهای و تکراری ارزیابی کرده است.
اینک ضمن بیان فرضیه اساسی کتاب، فصلهای آن به اجمال معرفی میشود: نویسنده در مقدمه چاپ نخست کتاب، درباره علل وقوع انقلاب اسلامی مینویسد: انقلاب اسلامی، واکنشی در قبال فقدان توسعه و ایجاد اصلاحات در ساختار سیاسی ایران از اواخر قرن نوزدهم به این طرف بود.
چهار فصل اصلی کتاب، یعنی فصلهای دوم تا پنجم ــ که با عناوین «پایان عصر سراب»، «بحران چگونه آغاز میشود»، «کارتر، حقوق بشر و ایران» و «فضای باز سیاسی» ــ حدود 100 صفحه از حجم کتاب را دربر گرفته و در دو فصل دیگر درباره مسایل مقدماتی بحث شده؛ اما به نقش مردم در انقلاب اسلامی ایران اشارهای نشده است."