چکیده:
نوشتار حاضر، در پی آن است که با تحلیل و تبیین میزان رازآلودگی مفهوم مرگ در شهر تهران، شاخصهای اجتماعی مرتبط با آن را بررسی کند. برای این منظور، پس از مطالعهای مختصر دربارة نظریات موجود، نظریة تمدن نوربرت الیاس را مبنای نظری این پژوهش قرار دادیم. سپس با توجه به تحلیل نظری و با استفاده از گزارشها و آمار موجود، میزان غرابت مفهوم مرگ در شهر تهران و شاخصهای مختلف اجتماعی آن تحلیل و تبیین شدهاند. برایناساس، به نظر میرسد، میزان چشمگیری از رازآلودگی و غرابت مفهوم مرگ در شهر تهران مشاهدهشدنی است؛ هرچند این موضوع در مقایسه با وضعیت جوامع غربی، عمومیت و گسترش بسیار کمتری دارد. در همینباره، نوشتة پیشرو پیشنهادهایی برای کاهش رازآلودگی مزبور ارائه میدهد؛ از جملة این موارد تأکید بر تقویت معانی دینی و جمعی، تقویت مراسم جمعی تشییع، تدفین و ترحیم و نیز توسعة فرهنگ همدلی و همجوشی با سالخوردگان و محتضران است.
Through analyzing and elaborating on the scale of mysteriousness of death concept in Tehran City، the present paper tries to study its relevant social parameters. To this end، the author has chosen Norbert Elias's theory of civilizing as the theoretical basis of this research after a brief review of existing theories. Then the scale of strangeness of death concept in Tehran City and its different social parameters are analyzed and expounded regarding theoretical analysis and using existing reports and figures. Accordingly، it seems that a considerable scale of mysteriousness and strangeness of death concept in Tehran City is observable، although it is much less common and spread in comparison with western societies. In this regard، this paper puts forward some suggestions to decrease this mysteriousness، including emphasis on reinforcing religious and communal meanings، reinforcing communal funeral and burial ceremony and expanding the culture of sympathy and intimacy with elderly and those who are dying.
خلاصه ماشینی:
"پرسش اصلی این تحقیق آن است که امروزه، در شهر تهران تا چهاندازه و به چه مفهوم میتوان از رازآلودگی مفهوم مرگ سخن گفت؟ و آیا شاخصهای مربوط به این پدیده در شهر تهران مشاهدهشدنی هستند؟ روش تحقیق برای نیل به هدف یادشده، تحقیق حاضر پس از مروری مختصر بر نظریات ابرازشده در اینباره، به شرح نظریة نوربرت الیاس دربارة فرایند تمدن و ارتباط آن با مرگ میپردازد و با استفاده از روش اسنادی و تحلیل نظری و نیز با توجه به گزارشها، آمار و ارقام مربوط، موضوع ارتباط با مرگ در شهر تهران را بررسی میکند و با تحلیل نظری و انتقادی آنها پیشنهادهایی را بهدست میدهد.
گسترش فردگرایی دربارة عامل آخر یعنی گسترش فردگرایی نیز باید گفت که این موضوع از پدیدههایی است که تا اندازة فراوانی در میان اقشار گوناگون جامعة ایران و بهویژه اقشار شهر تهران رواج یافته است، اما هنجارها و اصول جمعی همچنان در جامعة ایران قدرتمندند و وجود معانی جمعی که بیشتر از مبانی دینی برخاستهاند، در موارد بسیاری فرد را با بیمعنایی یا معانی فردی تنها نمیگذارند؛ درنتیجه، فردگرایی در معنای مفهومی آن نمیتواند از عوامل مهم اثرگذار بر ایجاد رازآلودگی مفهوم مرگ در شهر تهران بهشمار آید.
بهبیان دیگر، در شهر تهران مانند شهرهای غربی مفهوم مرگ مفهومی کاملا رازآلود و غریب نیست و بیشتر محتضران و سالخوردگان کاملا تنها و دورافتاده نیستند؛ اما ازسویدیگر، با توجه به علل ساختاری مانند توسعة علم پزشکی، افزایش متوسط طول عمر و گسترش نسبی فردگرایی، شاهد رازآلودگی نسبی این مفهوم میان برخی شهروندان شهر تهران و پیدایش نهادهای تخصصی تیمارداری و نگهداری سالمندان و نیز نهادهای تخصصی متولی کفن و دفن و مراسم تشییع و ترحیم هستیم؛ میتوان فیلم «چقدر میدی گریه کنم» را یاد آورد."