خلاصة:
در ظاهر رمانتیسم یک نوع مکتب ادبی متعلق به یک دوره ادبی خاص است، اما با دقّت در ویژگیهایی از جمله «طبیعتگرایی»، «تخیّل»، «عشقورزی» و «توجّه به درون» متوجه میشویم که وسعتی به درازای اندیشه بشری دارد. نقش ژان ژاک روسو(1778ـ1712) به عنوان یکی از پایهگذاران رمانتیسم، نقشی است بسیار تاثیرگذار و «اعترافات» او نوعی اتوبیوگرافی است بر اساس مکتب رمانتیسم. ویکتور فرانکل (1997ـ1905) فیلسوف و روانشناس اتریشی پس از تجربه تکاندهنده اردوی کار اجباری نازیها به نام «آشویتس»، نظریهای موسوم به «معنادرمانی» را ارائه داد که بر اساس آن انسان میتواند با تعبیری متفاوت از حوادث زندگی و با نوعی دیگر نگریستن به رخدادها، به درک و در نتیجه معنای جدیدی از زندگی برسد. نکتهای که هم روسو و هم فرانکل به آن تاکید دارند و در بستر طبیعتگرایی معنا میشود، جلب توجّه خواننده به آسیبهای ناشی از تمدن است؛ چیزی که فرانکل از آن به «خلاء وجودی» یاد میکند. از مولّفههای مشترک میان رمانتیسم روسو و معنادرمانی فرانکل، میتوان به مواردی مانند: «توجّه به طبیعت» و «عشقورزی» اشاره کرد. این مقاله کوشش میکند با استفاده از روش تحلیل محتوایی، خوانشی معنادرمانگرایانه از «اعترافات» روسو ارائه دهد.
Although the romanticism is a kind of literary school belonging to a particular literary period, But with care in features such as "Naturalism", "Imagination", "Loving" and "Attention to the inside," we realize that the scope has a long-term human thought. The role of Jean-Jacques Rousseau (1712-1778) as one of the founders of romanticism is very influential and his "Confessions" is a kind of autobiography based on the school of romanticism. Victor Frankl (1905-1997), an Austrian philosopher and psychologist, presented the theory of " logotherapy" after the shocking experience of the Nazi forced labor camp, " Auschwitz," in which human beings It can be interpreted differently from the events of life and with one another looking at events, and thus a new meaning of life. The point that both Rousseau and Frankl emphasize and are conceived in the context of naturalism is drawing the attention of the reader to the damage caused by civilization, which Frankl calls "an existential vacuum" Let's Among the common components between Rousseau's romanticism and Frankl's logotherapy, we can mention things like "Attention to Nature" and "Loving". This article attempts to present logotherapeutic to Rousseau's "Confessions" using the content analysis methodology.
ملخص الجهاز:
اما آيا مگر زندگي در برگرفته شدة اين ارزش ها و تجربه هاي مثبت و شيرين است ؟ حال در چنين شرايطي که نه زيبايي در آن به تجربـه در مـي آيـد و نـه جمـال آفرينندگي هست ، چگونه مي توان معنايي يافت ؟ «به اعتقاد فرانکل ، سرنوشت عيني ما بدان پايه دلسردکننده و ويران گر نيست کـه گـرايش مـا بـه آن .
بدون شک يکي از مهم ترين منابع ايـن دريافـت از جهان ، طبيعت پيرامون است که دورتادور ما را احاطه کرده اسـت کـه فرانکـل از آن بـه عنوان «مجذوب شدن در زيبايي عوالم طبيعت يا هنر» (شولتس ، ١٣٩١: ١٦١) ياد مي کنـد و اين همان چيزي است که روسو بنيادي ترين افکار خود از امر تعليم و تربيت گرفته تا قواعد جامعۀ مدني را بر اساس آن بنيان نهاده است .
در واقع دليل اين کـه روسـو در کنار عشق ، ياد کردن گذشته و کودکي ، تخيل و ديگر موضوعات مهم از عنصر طبيعت و موضوعات مرتبط با آن مانند: زندگي روستايي و ساده زيستي و گوشه نشيني ياد مي کند، حکايت از توجه خاص روسو به درون و معنويـت بـه عنـوان يـک دغدغـۀ روحـي او دارد.
امـا ايـن طبيعـت گرايـي کـه از برجسته ترين ويژگي هاي رمانتيسم اسـت و بـه گونـه اي بـا ديگـر ويژگـي هـاي آن از جملـه تخيل ، سير و سفر، پرداختن به درون و توجه به شهود گره خورده است ، در نزد رمانتيسم هـا و روسو به چه معناست .