خلاصة:
از روش های نوین تحقیق و پژوهش در قرآن، معناشناسی واژه های قرآنی است. در این نوع نگرش معناشناختی و مفهوم شناسی، هر واژه به همراه مصادیق و سیاق آیات مورد بررسی قرار می گیرد. در این جستار با استفاده از روش یادشده، پس از تبیین مفهوم و ماهیت فساد در لغت، اصطلاح و نظر مفسران، کاربرد قرآنی آن مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فساد مفهوم عام منفی دارد و در یک شبکه بسیار گسترده با مفاهیمی همچون عثو، غی، خبال، دخل، ثبور، بوار، فحشاء، قبح و صلاح ارتباط پیدا کرده است.
ملخص الجهاز:
"(مکارم شیرازی، 1374: 13، 322) در واقع غی به این دلیل در حیطه واژه فساد قرار میگیرد که در اثر اعتقاد نادرست و غلط فرد وی را به گمراهی و ضلالت میکشد و در نتیجه مستوجب عقوبت و عذاب الهی میگردد؛ همانطور که در آیه ﴿إن کان الله یرید أن یغویکم﴾ (هود/34) معنایش این است که بر جهالت و نادانیتان شما را عقوبت میکند و یا اینکه به نادانی و گمراهیتان بر شما حکم مینماید.
» (عسکری، 1390: 198) پس غی همیشه و در همه حال قبیح و زشت و به شکل منفی است، در حالی که ممکن است فساد قبیح نباشد و از آن جهت به آن فساد گفته میشود که در اثر فکر و اعتقادی که غلط است، نوعی عقیده در انسان به وجود میآید که سبب رفتار و عملی شود که خلاف شرع است و خارج از حیطه دستورات الهی، در نتیجه عذاب و عقوبت الهی را در پی خواهد داشت و این عذاب و عقوبت در نتیجه فکر و اعتقاد فاسد به وقوع پیوسته است، ولی اگر از جنبه تفاوت و فرق بین دو واژه بررسی شود، نشان از این است که غی همیشه مذموم و در درجهای بالاتر از فساد قرار دارد.
به نظر میرسد این واژه نیز همانند ثبور بیشتر در جایی به کار میرود که در آن وجود داشتن چیزی مد نظر باشد که در صورت رکود و بیحرکت بودن در آن فساد ایجاد میشود و در نتیجه به هلاکت میانجامد، ولی وجه تمایز آن دو این است که هر بواری فاسد است، ولی نمیشود گفت که هر فاسدی بوار است."