Abstract:
این مقاله به بررسی تطبیقی انواع شناخت در فلسفة اسلامی و فلسفة غرب و امتداد آن در روششناسی دانش اقتصاد اسلامی و علم اقتصاد متعارف میپردازد. بنا به فرضیة مقاله، تفاوت انواع معرفت در فلسفة اسلامی و فلسفة غرب باعث تفاوت در روششناسی دو دانش اقتصاد اسلامی و متعارف میشود. یافتههای پژوهش که بهروش تحلیلی انجام شده است، نشان میدهد که علم حضوری از ویژگیهای فلسفة اسلامی است و در فلسفة غرب مطرح نشده است. علم حضوری همگانی و خاص، در نظریهپردازی و تبیین علمی کاربرد دارد؛ ولی روش استفاده از علم حضوری خاص و اعتبارسنجی نتایج آن، باید تدوین شود. علم حصولی به دو قسم تصور (شامل مفاهیم حقیقی و اعتباری) و تصدیق تقسیم میشود. اختلاف دیدگاه فلاسفة اسلامی و غرب دربارة مفاهیم حقیقی کلی، منجر به اختلاف در روش نظریهپردازی و اعتبارسنجی نظریهها میشود. از نگاه فلاسفة اسلامی، مفاهیم اعتباری در تنظیم رفتارها و روابط اجتماعی و اقتصادی افراد در جامعه موثرند؛ ازاینرو در دانش اقتصاد اسلامی باید به نقش اعتبارات اجتماعی توجه شود. در مورد تصدیقات به این نتیجه رسیدیم که گزارههای کلی اخباری بیانگر رابطة علی و معلولی بین رفتارها و پدیدههای اقتصادی، عنصر هویتبخش دانش اقتصاد متعارف و اسلامیاند؛ ولی روش دستیابی به این گزارهها و نیز اعتبارسنجی آنها در دو دانش مبتنی بر مبانی هستیشناسانه و معرفتشناسانة دو دانش، متفاوت بوده و نیازمند تبیین است.
This paper is a comparative study of types of knowledge in Islamic and Western philosophy and its extension in the methodology of Islamic and conventional economics. According to the research hypothesis, the difference in the types of knowledge in Islamic and Western philosophy causes different methodologies in the Islamic and conventional economics. The findings of the research, which has been done using the analytical method, show that the intuitive knowledge is one of the characteristics of Islamic philosophy and is never considered in Western philosophy. The universal and intuitive knowledge is used in theorization and scientific explanation, but a method should be developed for using such knowledge and validating its results. Acquired knowledge is divided into two types: perception (including real and mentally-posited concepts) and verification. The difference in the views of Islamic and Western philosophers about universal real concepts leads to differences in the theorization and validation methods of theories. From the point of view of Islamic philosophers, mentally-posited concepts are effective in regulating the behaviors and social and economic relationships of people in society; therefore, the role of mentally-posited social concepts should be highlighted in Islamic economics. Regarding affirmations, we came to the conclusion that the general traditional propositions expressing the cause-effect relationship among behaviors and economic phenomena are the identifying element of conventional and Islamic economics, but the method of reaching these propositions and their validation in the two areas of knowledge need to be explained because of difference in ontological and epistemological foundations.
Machine summary:
در مورد تصدیقات به این نتیجه رسیدیم که گزارههای کلی اخباری بیانگر رابطة علی و معلولی بین رفتارها و پدیدههای اقتصادی، عنصر هویتبخش دانش اقتصاد متعارف و اسلامیاند؛ ولی روش دستیابی به این گزارهها و نیز اعتبارسنجی آنها در دو دانش مبتنی بر مبانی هستیشناسانه و معرفتشناسانة دو دانش، متفاوت بوده و نیازمند تبیین است.
این تقسیم در فلسفة اسلامی اولینبار توسط شیخ اشراق (549ـ587ق) مطرح و تبیین شد و مورد بهرهبرداری برای حل مشکلات فلسفی قرار گرفت؛ گرچه حقیقت علم حضوری، پیش از آن در آثار فارابی (258ـ339ق) و ابنسینا (370ـ428ق) نیز یافت میشود.
4. علم حصولی؛ تعریف و ماهیت (رابطة ذهن و عین) چنانکه بیان شد، علم حصولی علمی است که در آن، وجود خارجی معلوم مورد شهود و آگاهی عالِم قرار نمیگیرد؛ بلکه عالم از طریق چیز دیگری که نمایانگرِ معلوم است و اصطلاحاً صورت یا مفهوم ذهنی نامیده میشود، از آن آگاه میگردد.
در علم حصولی که بهواسطة صورتهای ذهنی محقق میشود، این پرسش مطرح است که: چه رابطهای بین صورت ذهنی و وجود عینی معلوم برقرار است؟ در فلسفة غرب، این بحث تحت عنوان رابطة ذهن و عین مطرح میشود و در فلسفة اسلامی از بحثی که تحت عنوان «وجود ذهنی و خارجی» مطرح میشود، میتوان پاسخ این پرسش را یافت.
در بین فلاسفة اسلامی این پرسش مطرح بوده است که: حقیقت علم حصولی در مفاهیم ماهوی چیست؟ در این مفاهیم، صورتهایی از واقعیات خارجی در ذهن ما نقش میبندد.