چکیده:
متکلمان؛ اعجاز را به عنوان پشتوانه ی درستی دعوت پیامبران بر دو گونه ی «فعلی و قولی» دانسته اند. اعجاز قولی که برجسته ترین مصداق آن قرآن کریم است، به دو ویژگیممتاز است. یکی از آن دوحکمت، که ناظر بر محتوی و دیگری بلاغت است که مشعر بر اسلوب و صورت است. این مقاله با عنوان «اعجاز در هیات ایجاز در قرآن کریم» کارکرد ایجاز را در سر سلسله ی اعجاز قولییعنی قرآن کریم به کاوش نهاده است. نگارندگان در این مقاله پس از تبیین فلسفه یایجاز در آیات قرآن کریم و مفهوم شناسی آن، شواهد ایجاز را با استمداد از قواعد بلاغی مورد تحلیل قرار داده اند. بررسی ها حاکی از آن است که آیات مکی صبغه یایجازی دارد و فراوانی ایجاز قصر نیز در سراسر قرآن کریم بیشتر از ایجاز حذف می باشد.
خلاصه ماشینی:
"(ابن منظور، 1988: 15/221) ایجاز در اصطلاح یکی از ابواب اساسی در فن بلاغت، ایراد سخنی است که با حجم کوتاه و کم، معنی یا معانی بسیاری را به مخاطب تفهیم کند، مشروط بر آنکه مناسب حال و مقام بوده، با استعداد مخاطب هماهنگ باشد، به ارکان کلام آسیبی نرسد و وضوح آن محفوظ ماند یا به عبارتی دیگر کلام از باب قواعد صرفی و نحوی درست و از حیث مفهوم و معنی واضح باشد، زیرا اگر کوتاهی لفظ بیش از حد مطلوب باشد و شنونده را در دریافت مضمون دچار مشکل سازد و موجب اخلال در معنی و سبب ابهام و تعقید گردد؛ ایجاز مخل یا مردود نام دارد و از آن به «تقصیر» نیز تعبیر میشود و چنین کلامی معیوب و غیر بلیغ خواهد بود، اما ایجازی که مخل معنای مقصود نباشد، دارای ارزش بلاغی است و در اصطلاح ایجاز مقبول نامیده میشود.
(سیوطی، 1939: 69) نمونه هایی از ایجاز حذف در قرآن کریم عبارتند از: «بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند گسترنده مهر مهربان»؛ در این آیه فعل أبتدیء و أستعین در تقدیر است (موسوی همدانی، 1374: 1/27) و در آیه شریفهی «یوسف أعرض عن هذا و استغفری لذنبک...
اما آن چه مسلم است این که، متعلق، حذف شده تا علاوه بر افادهی دو معنای فوق، بر مطلق«احسان» دلالت کند و هشداری است بر این که احسان در همه حال مطلوب است (ابن عاشور، 1964: 2/212) و یا در آیة «فإذا فرغت فانصب» (الإنشراح/7) متعلق «فراغ» و «نصب» مشخص نیست و علت حذف، معنوی است؛ یعنی سیاق آیه دلالت بر محذوف میکند."