چکیده:
در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺮدم اﻳﺮان ﻓﺼﻞ ﺳﺮد زﻣﺴﺘﺎن، ﺑﺎ آﻳﻴﻦ ﻳﻠﺪا آﻏﺎز ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ای ﺑﺮای اﺑﺮاز ﺷﺎدی و ﻣﺤﺒﺖ ﺑﻪ اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده و ﺧﻮﻳﺸﺎوﻧﺪان اﺳﺖ . ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﺮﮔﺰاری اﻳﻦ آﻳﻴﻦ ﺑﻪ ﻫﻤﺎن ﺷﻴﻮه ای ﻛﻪ در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺮدم اﻳﺮان وﺟﻮد داﺷﺘﻪ اﺳﺖ و ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﮔﺬران وﻗﺖ در دوره ای ﻛﻪ رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻫﻤﭽﻮن اﻣﺮوزه ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ ﺑﻮد، ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﺻﻠﻪ رﺣﻢ، ﺗﻜﺮﻳﻢ ﺑﺰرﮔﺎن، ﺗﻼوت ﻗﺮآن و دﻋﺎ و ﻣﻨﺎﺟﺎت، ﻗﺼﻪ ﮔﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر اﻓﺰاﻳﺶ آﮔﺎﻫﻲ ﻛﻮدﻛﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، ﻛﺘﺎﺑﺨﻮاﻧﻲ و ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺧﻮاﻧﻲ، از ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﺘﻌﺪد و ﻛﻬﻦ اﻳﻦ آﻳﻴﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎرﻣﻲ روﻧﺪ .ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑﺮ ﺳّﻨ ﺖ ﻫﺎی ﭘﺴﻨﺪﻳﺪه ﻳﻠﺪا ﺑﺪان دﻟﻴﻞ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻏﻔﻠﺖ از ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﻣﻬﻢ و ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار اﻳﻦ آﻳﻴﻦ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ و ﺷﻴﻮه ﺻﺤﻴﺢ و ﺳّﻨﺘﻲ اﺟﺮای آن، ﻧﺴﻞ ﻫﺎی آﻳﻨﺪه را از داﻧﺴﺘﻦ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺻﺤﻴﺢ ﺑﺎزﻣﻲ دارد . ﺑﺪﻳﻬﻲ اﺳﺖ اراﺋﻪ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻫﺎی ﺷﺎدی آﻓﺮﻳﻦ و اﻣﻴﺪاﻓﺰای آﻳﻴﻦ ﻳﻠﺪا در ﻣﺤﺘﻮای ﻓﻴﻠﻤﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎ، ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﺸﻴﺪن ﻋﻨﺎﺻﺮ و اﺟﺰای ﻣﺘﻌﺪد آﻳﻴﻦ ﻳﻠﺪا در ﻣﺴﺘﻨﺪﻫﺎی ﻓﺎﺧﺮ و ﺳﺎﺧﺖ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﻫﺎی رادﻳﻮﻳﻲ، ﻓﻴﻠﻢ ﻫﺎی داﺳﺘﺎﻧﻲ و ﺳﻴﻨﻤﺎﻳﻲ ﻓﺎﺧﺮ و ﺟﺬاب ﺑﺎ ﻣﻌﺮّﻓﻲ و ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﺪن ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﻐﻔﻮل آﻳﻴﻦ ﻳﻠﺪا از ﺿﺮورﻳﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﻣﺮوز ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﻲ رود.
خلاصه ماشینی:
مطالعه و بررسي کيفيت برگزاري اين آيين به همان شيوهاي که در فرهنگ مردم ايران وجود داشته است و چگونگي گذران وقت در دورهاي که رسانه ها همچون امروزه توسعه نيافته بود، نشان مي دهد که صله رحم ، تکريم بزرگان، تلاوت قرآن و دعا و مناجات، قصه گويي به منظور افزايش آگاهي کودکان و نوجوانان، کتابخواني و شاهنامه خواني ، از عناصر متعدد و کهن اين آيين به شمارمي روند.
در فرهنگ مردم بر حضور اعضاي خانواده در کنار يکديگر و ديدار آشنايان در اين شب تأکيد شده است ، چنانچه در گذشته حتي کساني هم که به مسافرت رفته بودند، براي شب يلدا به خانه و کاشانه خود بازمي گشتند که مبادا تا پايان سال را در سفر و دور از خانه و خانواده به سربرند.
مردم زاهدشهر فسا بر اين باور بودند که شب يلدا را خداوند براي ديدار اقوام و آشنايان مقرر کرده است تا چنانچه کدورتي وجود دارد، برطرف شود؛ بدين منظور طرفين دعوا را همان شب به منزل ريش سفيد و بزرگ خانواده دعوت و صلح و آشتي بينشان برقرار مي کردند.
در اين مهماني که از سوي ميزبان اعلام مي شد، افرادي که قصه مي دانستند، براي بقيه تعريف مي کردند و اگر يکي از اعضاي خانواده يا مهمانان مي توانست ني بنوازد، همراه با او، فرد ديگري دوبيتي هاي مختلفي مي خواند: دو چشموني به در دارم خدايا عزيزي در سفر دارم خدايا همه گويند عزيزت کي مي آيد به دل شغل دگر دارم خدايا (تلکآبادي، ورامين ، ١٣٥٥) در دامغان نيز يکي از پيرمردان مجلس آواز مي خواند و بقيه گوش مي دادند: کـــبوتر بــر لــب بام شمايم همين امشب که مهمان شمايـم همين امشب مرا عزت بداريـد خدا داند که فرداشـب کجـايم (شاماني ، دامغان، ١٣٧٨) در ابراهيم آباد زيدر شاهرود، جشن شب يلدا که در سه شب برگزار مي شد، با مديحه خواني و ستايش مقام و مرتبه اميرالمؤمنين علي ع همراه بود.