چکیده:
گرایش به ایمان ارزشمندترین حقیقت تاریخ زندگانی بشر است . انسان همواره از راه ایمان با حقیقت مطلق هستی به ارتباطی درونی و عمیق همراه با اعتقاد و اطمینان دست مییابد. بدین لحاظ ، ایمان همواره نور امید به سعادت این جهانی و جاودانگی را به مثابه هدیه و لطف الهی بر قلب آدمی به مثابه حقیقت وجود انسانی پرتوافشانی مینماید) در نهایت امر، نه تنها انسان خودی خود را فراموش نموده و خواست خود را مقهور خواست خداوند مینماید، بلکه به مقامی دست مییابد که به تمامی معنی و در همه ابعاد وجودی جلوه گر ذات حق تعالی میگردد. ازاین روی، در این پژوهش کوشش بر این است ، نظر به اهمیت و جایگاه قرآن و انجیل بعنوان دو کتاب آسمانی مهم و تاثیرگزار جهان اسلام و مسیحیت ، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی مفهوم ایمان و مباحث مرتبط با آن بررسی شود) در پایان روشن شده است که این دو کتاب آسمانی در موضوع حقیقت ایمان ، متعلق و آثار آن دارای دیدگاه مشترکی هستند.
Tendency to faith is the most worthiness reality and fact in the history of human life. This causes human to gain internal relation to the absolute reality of existence with deep confidence. Hence، faith always illuminates the light of desire to this mundane and immortal happiness as divine grace to the human's heart. Finally، not only human forgets himself and submits his desire to God's will and commands، but also he reaches a high place which manifests all existential aspects of God's essence. Therefore، in this research، considering the importance and status of important and influential Muslim and Christian scriptures، and using descriptive and analytical methods، it is tried to study the subject of the concept of faith and related issues. In the end، this research reaches the conclusion that these scriptures have the common viewpoint in the field.
خلاصه ماشینی:
"معنای اصطلاحی قرآن کریم در نزدیک به ٨٨٠ آیه به طور مستقیم از ریشه امن استفاده کرده اسـت ، درحـالیکـه اگر متضادهای این واژه و نیز موارد دیگری که نزدیک به آن است ، درنظر گرفته شود، تعداد قابـل توجهی از آیات قرآن درباره موضوع ایمان قرار میگیرد که نقش محـوری ایمـان در آمـوزه هـای قرآنی را نشان میدهد.
در عهد جدید دو نکته مهم و برجسته به چشم میخورد) نخست ایـن کـه نـه فقـط خداونـد، بلکه عیسی (ع ) خود نیز متعلق شایسته ای برای ایمان معرفی میگردد که این موضوع بارها با عبـارت «ایمان آوردن » بیان میگردد) پولس در این باره در نامه به غلاطیان (١٦/٢) اظهـار مـیدارد: «مـا بـه عیسی مسیح (ع ) ایمان آورده ایم تا از راه ایمان به مسیح (ع ) مورد پذیرش خداوند واقـع گـردیم .
» دوم این که فرد برای ایماندار گردیدن بایستی به اعتقادنامه حواریون (Apostles‟ Creed) یعنـی بـه مـژده انجیل (kerygma) که مژده افعال نجات بخش خداوند است که در روز رسـتاخیز (Resurrection) بـه اوج خود میرسد، و نیز به فرمانروایی عیسی(ع ) در رسیدگی به مردم و تصدیق مطلوب ایـن امـور اعتقاد داشته باشد) پولس دراین باره در نامه به رومیان (١٠/ ٨ ،١٠) بیان مـیدارد: «ایـن سـخن دیـن است که ما اعلام مینماییم .
بولتمان نیز در واژه نامه کلامی عهد جدید کیتل درباره این گونه اعتقـاد به مسیح (ع ) اظهار میدارد "آشکار است که تصدیق عیسی(ع ) به عنوان خداوند بـه همـراه تصـدیق معجزه رستاخیز وی، یعنی پذیرش راستی این معجزه ویژگی اساسی ایمـان مسـیحی اسـت ."