چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل تقابل ها ی نظری اندیشه مدرنیته و پست مدر نیته به منظور
مشخص کردن نقش فیلسوف تعلیم و تربیت در میانه چنین تقابلی می باشد. برای دست یابی به این هدف ، از روش کاوشگری فلسفی انتقادی با دو مسیر انتقاد عقلانی و انتقاد رهایی بخشی استفاده بهره گرفته شد. با وجود تقابلهای اندیشه مدرنیته و پست مدرنیته، نتیجه این مطالعه به امکان ترسیم اوصاف فلسفه تعلیم و تربیت به مثابه کنشی روشنفکرانه در مسیر تغییرات مطلوب در تعلیم و تربیت انجامید.یافت ههای حاصل از این پژوهش نشان داد که روشنگری با وجود تقابل های مدرنیته و پست مدرنتیه نه تنها ممکن بلکه مطلوب نیز هست. تاثیر گذاری فلسفه تعلیم و تربیت مستلزم فیلسوفان تعلیم و تربیتی است که کنش ها ی حرفه ای، عمومی و روشن فکری را توام با یکدیگر به عنوان عوامل تشکیل دهنده وحدت شخصیتی در خود داشته باشند.
خلاصه ماشینی:
ﭼﺎﻟﺶ ﺑﺎ اﻣﻮر ﻫﻤﮕﺎﻧﯽ٥ و ﻋﺎم )ﻓﺮاﮔﯿﺮ(- ﻓﺮا رواﯾﺖ- ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ روﺷﻨﮕﺮي ﻣﺪرﻧﯿﺘﻪ از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﻋﻨﺎﺻﺮي اﺳﺖ ﮐـﻪ اﻧﺪﯾﺸـﻪ ﻣـﺪرن و روﺷـﻨﮕﺮي ﺑﺮﺧﺎﺳـﺘﻪ از اﻧﺪﯾﺸـﻪ ﻣـﺪرن را ﺑـﻪ ﻣﺒﺎرزه ﻃﻠﺒﯿﺪه اﺳﺖ و ﻧﮑﺘﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ اﯾﻨﮑﻪ اﯾﻦ ﭼﺎﻟﺶ از درون ﺧﻮد ﻣﺪرﻧﯿﺘﻪ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ اﺳﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﻨﺎﺻـﺮي در درون ﻓﮑﺮ ﻣﺪرن ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﺮد اﻧﺘﻘﺎدي ﻋﻠﯿﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ دﯾﮕﺮ آن ﭼﻮن ﺟﻬﺎنﺷﻤﻮل ﺑﻮدن6 را ﺑـﻪ ﭼـﺎﻟﺶ ﺧﻮاﻧـﺪه اﺳﺖ.
ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺴﺌﻠﻪ اﺻﻠﯽ اﯾﻦ اﺳـﺖ ﮐـﻪ آﯾـﺎ ﺑـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﻧﻘـﺪﻫﺎﯾﯽ ﮐـﻪ ﺑـﻪ آرﻣـﺎنﻫـﺎي روﺷﻨﮕﺮي ﻣﺪرﻧﯿﺘﻪ وارد ﺷﺪه اﺳﺖ، ﻣﯽﺗﻮان ﺻﻮرتﺑﻨﺪي ﭘﺴﺖ ﻣﺪرن از روﺷﻨﮕﺮي و ﻣﻄـﺎﺑﻖ ﺑـﺎ آن آرﻣـﺎﻧﯽ روﺷﻨﮕﺮاﻧﻪ ﺑﺮاي ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺗﻌﻠﯿﻢ و ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ ﺣﺮﻓﻪاي ﻋﺮﺿﻪ ﮐـﺮد.
در ﮔﺴﺘﺮه ﺗﺎرﯾﺦ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ روﺷﻨﮕﺮي ﯾﮏ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﺎرﯾﺨﯽ در رﺷﺪ اﻧﺪﯾﺸﻪ »ﺑـﻮرژوا« ﻏـﺮب اﺳـﺖ ﮐـﻪ در ﮐـﻞ ﺑﺨـﺶ اﺳﺎﺳﯽ و ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد ﺗﺎرﯾﺦ ﻓﮑﺮ اﻧﺴﺎن را ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﺧﺼﯿﺼﻪﻫﺎي روﺷـﻨﮕﺮي را ﺑـﺎ وﯾﮋﮔـﯽﻫـﺎي اﺳﺎﺳﯽ زﯾﺮ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽﮐﻨﺪ: 1( ﺧﻮد ﻣﺨﺘﺎري ﻓﺮد: ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﭘﯿﺎﻣﺪ ﮔﺴﺘﺮش اﻗﺘﺼﺎد ﺑﺎزار آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮدي ﮐﻪ در ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺟﺰﺋـﯽ از ﮐﻞ اﺟﺘﻤﺎع در ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ، از آن ﭘﺲ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑـﻪ ﯾـﮏ ﻋﺎﻣـﻞ ﻣﺴـﺘﻘﻞ و ﯾـﮏ ﻧﻘﻄـﻪ ﻋﺰﯾﻤـﺖ ﻣﯽﺷﻮد؛ 2( ﭘﯿﻤﺎن اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ: ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﻣﺒﺎدﻟﻪ دﺳﺖ ﮐﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺸﺎرﮐﺖ دو ﻃـﺮف را در ﺑـﺮ ﮔﯿـﺮد.