چکیده:
در این مقاله به مقوله جریان سمبولیسم اجتماعی در شعر مهدی اخوانثالث، پرداخته شده است. جریان سمبولیسم اجتماعی از مهمترین جریانهای ادبی در شعر معاصر ایران بهشمار میرود که توسط نیمایوشیج (با شعر "ققنوس" که اثری کاملا نمادین و رمزی است) بنیانگذاری شد. پس از نیما شاعرانی چون شاملو، اخوان و فروغ فرخزاد این جریان ادبی را ادامه داده و به اوج رسانیدند. جامعهگرایی و نمادگرایی دو ویژگی اساسی اشعار در این جریان است. شاعران این جریان با زبانی سمبلیک و تأویلبردار، مسائل سیاسی - اجتماعی زمانه خویش را در شعر منعکس میکنند.از آنجایی که مهدی اخوانثالث از سرآمدان این جریان ادبی بهحساب میآید، نگارنده بر آن است پس از ارائه مقدماتی در زمینه مکتب سمبولیسم و اصول و ویژگیهای آن به تحلیل و بررسی این جریان ادبی در شعر او بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"پ - 2 - 2) از مهمترین تفاوتهای مکتب سمبولیسم اروپایی با جریان شعر سمبولیسم اجتماعی فارسی این است که شعر سمبلیک فارسی، شعری است که در برابر مسائل و مفاهیم سیاسی - اجتماعی، آرمانها، آرزوها و درد و دریغهای انسانی، خود را متعهد و مسئول میداند و جامعهگرایی از ویژگیهای محوری و بنیادین آن است؛ در حالی که شاعران سمبولیست اروپایی به دلیل گرایش به شعر محض و ناب، غالبا اعتقاد و التزامی به مسائل سیاسی - اجتماعی ندارند و پرداختن به این مفاهیم را خارج از حدود و وظایف شاعر میدانند.
پ - 2 - 4) مکتب سمبولیسم که ریشه در فلسفه ایدئالیسم دارد، برای درک حقیقت به تصور و تخیل بیش از تفکر ارزش میدهد، به همین دلیل رویا و تخیل که پوزیتیویسم و رئالیسم میخواست آن را از عالم ادبیات براند، دوباره با سمبولیسم وارد ادبیات شد، اما در مقابل، «در جریان شعر سمبلیک فارسی در کنار عنصر تخیل، به درک و دریافتهای فکری و فلسفی اهمیت بسیاری داده میشود و اصولا یکی از ویژگیهای محتوایی اشعار در این جریان، متفکرانه بودن آنهاست» (شمیسا و حسینپور، 1380: 32 - 31؛ نیز رک.
این مسأله در شعر فارسی سابقهای حدودا صد ساله دارد و به اولین تلاشهایی که شاعران "عصر بیداری" چون نسیم شمال، عشقی، عارف، فرخی یزدی، دهخدا، ادیبالممالک و دیگر شعرای عهد مشروطه در جهت پرداختن به مسائل اجتماعی و مفاهیمی از قبیل آزادی، انقلاب، قانون، وطن، مردم، تعلیم و تربیت داشتهاند، باز میگردد؛ اما در نظر اخوان جامعهگرایی شاعران عهد مشروطه، حالتی عصیانی و انقلابی و ناگزیر، شعاری و شتابزده و سطحی دارد و کمتر با اندیشه و روشنبینی همراه است و مهمتر از آن، اینکه زبان و شیوه بیان در اشعار این شاعران کمتر صبغه هنری و شعری و زیباییشناختی به خود میگیرد و غالبا به زبان گفتاری و نثر نزدیک است (رک."