چکیده:
کارآفرینی استراتژیک بهعنوان فصل مشترک تحقیقات مدیریت استراتژیک (جستوجوی مزیت) و کارآفرینی (جستوجوی فرصت) زمینة تحقیقی جدیدی است که هنوز اتفاق نظر چندانی در مورد تعریف، ابعاد و عناصر تشکیلدهندة آن وجود ندارد و معدود مدلهای مطرحشده دچار محدودیتهایی است. این مقاله با هدف ایجاد شناخت بیشتر کارآفرینی استراتژیک ضمن مرور مطالعات قبلی با تأکید بر شواهد تجربی بهدستآمده از این مطالعات و خلاصة آنها در چارچوبی ابتکاری بر مبنای متدولوژی پیکرهبندی مدلی مفهومی با هفت پیکره منابع و قابلیتها، هماهنگسازی منابع، شبکهها، فرایند اکتشاف، فرایند بهرهبرداری، مزیت رقابتی و رشد و سایر منافع در قالب ورودی، فرایند، خروجی، پیامد و اثر مطرح شده است و نتیجه میگیرد که شرکتهای علاقهمند به ثروتآفرینی پایدار نمیتوانند صرفا بر مبنای فعالیتهای مرتبط با کارآفرینی یا استراتژی عمل کنند؛ چرا که اعمال فعالیتهای محدود به یک حوزه باعث میشود شرکت بتواند فقط از ارزشها و مزایای مرتبط با همان حوزه بهرهبرداری کند؛ بنابراین این نوع عملکردها تنها به ثروتآفرینی کوتاهمدت منجر میشوند، در نتیجه موفقیت مدیران وابسته به انجام فعالیتها و ایجاد تعادل میان حوزههای هفتگانة مطرحشده است. شناخت عمیقتر این مفهوم میتواند سرآغازی برای انجام مطالعات آینده نظیر شناسایی اجزا و عناصر آن، آزمون مدل پیشنهادی از سوی پژوهشگران و اجرا و بهکارگیری آن در سازمان از سوی مدیران باشد.
Strategic entrepreneurship is the intersection of entrepreneurship research and strategic management. There is no consensus on the definition، dimensions and constituent elements and a few models have limitations. The aim of this paper is to review previous studies with an emphasis on empirical evidence، to summarize them in an innovative framework to make a greater understanding of strategic entrepreneurship، to combine the existing scholarly research in this young and emerging field as well as to develop a conceptual model based on configuration approach. We derived a model with seven domains and conclude that companies must act based on both entrepreneurship and strategic management that is required for sustainable wealth creation. And deeper understanding of this concept could trigger future studies to identify its components and elements، test proposed model by researchers and implement it in organization by managers.
خلاصه ماشینی:
این مقاله با هـدف ایجـاد شناخت بیشتر کارآفرینی استراتژیک ضمن مرور مطالعات قبلی با تأکید بر شـواهد تجربـی بـه دسـت آمـده از ایـن مطالعات و خلاصۀ آن ها در چارچوبی ابتکاری بر مبنای متدولوژی پیکره بندی مدلی مفهومی با هفت پیکـره منـابع و قابلیت ها، هماهنگ سازی منابع ، شبکه ها، فرایند اکتشاف ، فرایند بهره برداری، مزیت رقابتی و رشد و سـایر منـافع در قالب ورودی، فرایند، خروجی ، پیامد و اثر مطرح شده است و نتیجه میگیـرد کـه شـرکت هـای علاقـه منـد بـه ثروت آفرینی پایدار نمیتوانند صرفا بر مبنای فعالیت های مرتبط با کارآفرینی یـا اسـتراتژی عمـل کننـد؛ چـرا کـه اعمال فعالیت های محدود به یک حوزه باعث می شود شرکت بتواند فقـط از ارزش هـا و مزایـای مـرتبط بـا همـان حوزه بهره برداری کند؛ بنابراین این نوع عملکردها تنها به ثـروت آفرینـی کوتـاه مـدت منجـر مـیشـوند، در نتیجـه موفقیت مدیران وابسته به انجام فعالیت ها و ایجاد تعادل میان حوزه های هفتگانۀ مطرح شده است .
از آنجا که کارآفرینی استراتژیک به شرکت کمک میکنـد تـا مزیـت رقـابتی تقریبا پویا و پایداری را به دست آورد و به شکل مناسب به انواع تغییرات محیطـی کـه بسـیاری از سازمان های امروزی با آن مواجه میشوند پاسـخ دهـد (٢٠٠٧ ,Webb &Ireland )، نیـاز بـه فهم اینکه چگونه سـرمایه گـذاریهـای جدیـد بـا بهـره بـرداری از یـک یـا چنـد مزیـت رقـابتی میتوانند باعث کسب موفقیت و پایداری آن شـوند و نیـز اینکـه چگونـه شـرکت هـای بـزرگ کارآفرینانه تر عمـل کننـد ضـرورتی بـرای انجـام تحقیـق در زمینـۀ کـارآفرینی اسـتراتژیک بـه صورت تئوریک و تجربی اسـت (٢٠١١ ,.