چکیده:
یکی از موضوعات شعری در ادب فارسی، ساقینامهسرایی است. این موضوع ادبی که با نظامی گنجوی و چهبسا با الهام گرفتن وی از اشعار موسوم به خمریات ـ که البته پیشتر سابقهای هم داشته است ـ پدید آمد، پس از نظامی مورد توجه گویندگان مختلف در اعصار گوناگون قرار گرفت و در عین حال دچار تغییرات و تحولاتی شد. بررسی و مطالعه دربارۀ این تحولات که آن را میتوان به سه بخش تحول در قالب (استفاده از بعضی قالبهای دیگر چون ترجیعبند و ترکیببند)، تحول در معنا (گنجاندن موضوعات دیگر در ساقینامهها که پیشتر سابقه ای نداشت)، تحول در تصاویر و تعابیر شاعرانه (ساختن تعابیر و تصاویر تازه بهخصوص برای می معهود در ساقینامهها) تقسیم کرد؛ موضوعی که در این مقاله بدان پرداخته شده است. تلاش ذهنی گویندگان ادوار مختلف در ایجاد این تحولات کمابیش مشهود است، اما در این میان، تنوعجویی برخی از شاعران عصر صفوی، آبورنگ دیگری دارد که بیتردید حاصل تأثیرپذیری از سبک شعری تازه (سبک اصفهانی یا هندی) آن عصر است.
خلاصه ماشینی:
٢. چند نکته دربارـه تحولات شکلی و معنایی ساقینامه ها نظری هر چند اجمالی به ساقینامه هایی که از شاعران دوره های مختلف در دست است و ملا عبدالنبی فخرالزمانی بیشتر آنها را تا عصر خویش در کتاب تذکرـه میخانـه گـرد آورده ، حاکی از آن است که برخی از سرایندگان این نوع شعر، در عین حال که به ایـن موضـوع علاقه نشان داده اند، از دخل و تصرف در شکل و معنای آن برکنار نبوده و چه بسـا تحـت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی و یا نوآوری، به برخـی تغییـرات در ایـن زمینـه دست یازیده اند؛ این امر سبب شده تا شاهد پدید آمـدن سـاقینامـه هـایی باشـیم کـه بـا ساقینامـه نظامی تفاوت های زیادی دارند؛ از جملـه این تفاوت ها عبارت است از: ١.
خـواهم مـی غـم کـاه طـرب زای ولـیکن زآن می که نه خاصـیت آن آفـت هـوش اسـت زآن باده که جامش به کف سـاقی کـوثر چـون ابـر کـرم خنـده زن و جلـوه فـروش اسـت ساقی بشکن جام که ما دوسـت پرسـتیم از جـــام مـــی مهـــر علـــی والـــه و مســـتیم (همان : ٩١٠) صاحب تذکرـه میخانه در کتاب خود از دو شاعر عصر صفوی یاد میکند کـه از قالـب ترکیب بند برای ساقینامـه خود استفاده کرده اند: یکی حکیم شفایی اصفهانی است که ملـا عبدالنبی (١٣٦٧: ٥٢٤) او را نادرـه جهان و سرآمد زمان خود میداند و سخنش را میسـتاید، ولی دربارـه ساقینامه سراییاش میگوید: «ساقینامه ای از آن نادرـه عصر به نظر این حقیـر درنیامده ؛ ترکیب بند او را که به روش ساقینامه گفته ، بنا بر ضرورت در این اوراق پریشان ثبت نمود، امید که منظور نظر ارباب هنر گردد».