چکیده:
نظریه اعتدال یکی از نظریههای اخلاقی رایج نزد فیلسوفان مسلمان است. براساس این نظریه، همة فضایل اخلاقی در حد وسط قرار دارند و رذائل اخلاقی از افراط و تفرط پدید میآیند. با وجود اینکه فیلسوفان و علمای اخلاق اسلامی در طرح نظریه اعتدال متاثر از افلاطون و ارسطو بودهاند، ولی خود نیز صاحب ابتکارات و نوآوریهای متعددی در این نظریه بودهاند. خواجه نصیرالدین طوسی را میتوان از جمله مبتکران در نظریه اعتدال دانست. از جمله ابتکارات او در علمالنفس، تقسیمبندی چهارگانه قوای نفس و تعیین «عدالت» بعنوان فضیلت وظیفه عقل عملی است. ابتکار مهم او در نظریه اعتدال، عرضه تقریر جدیدی از قاعده اعتدال و اضافه کردن معیار کیفیت به آن و تعریف مفهوم «ردائت» است. ابتکار مهم دیگر او، تعیین سه جنس عالی افراط، تفریط و ردائت برای رذائل است که با در نظر گرفتن سه قوة نفس، تعداد اجناس عالی رذائل به نه جنس افزایش خواهد یافت. این ابتکارات خواجهنصیر توسط حکمای پس از او مورد تبعیت قرار گرفت.
خلاصه ماشینی:
محمدتقی دانش پژوه در مقدمه اخلاق محتشمی که کتاب اخلاقی دیگر خواجه نصیر طوسی است، منابع مهم اخلاق ناصری را تهذیب الاخلاق و الحکمة الخالدة مسکویه و تدبیر منزل بروسن و تدبیر منزل ابنسینا که از تدبیر منزل ارسطو گرفته شده است و کتابهای آراء اهل المدینة الفاضلة و السیاسة و السیاسة المدینة فارابی ذکر میکند.
( 435 ) اما اشکالی که در این توجیه طوسی بنظر میرسد این است که عقل عملی وقتی در کار خود که تدبیر عملکرد قوای دیگر (عقل نظری، قوای شهوی و غضبی) است، موفق میشود و آنها را بطور صحیح هدایت میکند که خود پیشتر صاحب فضیلت باشد و بتواند حد اعتدال و عمل صواب را در مورد قوای دیگر نفس تشخیص دهد.
خواجه نصیر سپس براساس تقسیمبندی چهارگانه خود از قوای نفس، فضایل چهارگانه اصلی را بنحوی دیگر تبیین میکند که بیانگر نظر شخصی اوست: و بعبارتی دیگر، پیش از این گفته آمد که نفس را دو قوت است: یکی ادراک به ذات و دیگری تحریک به آلات.
اجناس عالی رذائل براساس تقریر اول خواجه نصیر در بیان اجناس عالی رذائل ابتدا بتبع ابنمسکویه میگوید: هرچند ابتدا چنین بنظر میرسد که چون اجناس عالی فضایل چهار بودند، اجناس رذائل مقابلشان نیز باید چهار باشد، ولی با دقت نظر و تحقیق مستوفی روشن میشود که اجناس رذائل هشت است؛ چرا که هر فضیلتی را حدی است که چون از آن تجاوز نمایند، چه در طرف افراط و چه در طرف تفریط، رذیلتی ایجاد گردد: پس بازاء هر فضیلتی دو جنس رذیلت باشد که آن فضیلت وسط بود و آن دو رذیلت، دو طرف.