چکیده:
صدرالمتالهین شیرازی، موسس مکتبی است که به عنوان حکمت متعالیه شناخته می شود. وی با بهره بردن از میراث سلف خود راه جدیدی را فراروی جویندگان حقیقت گشوده است. یکی از ویژگی های مکتب فلسفی او استفاده فراوان از آیات و روایات معصومان (ع) در آثار فلسفی خود می باشد. وی براساس مبانی فلسفی که خود موفق به تاسیس آن ها شده است، تبیین خاصی از منابع نقلی از جمله روایات ارائه داده است. در این مقاله نخست علت رویکرد ملاصدرا به روایات بررسی شده و سپس با ذکر نمونه هایی به تاثیر مبانی فلسفی ملاصدرا در برداشت های او از احادیث با محوریت مباحث نفس و معاد پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
اگرچه همه تفسیر و تبیین هـای ملاصـدرا در هنگـام اسـتناد بـه احادیث به گونه ای متأثر از مبانی فلسفی اوست ، اما در برخی موارد این موضوع نمود و ظهـور بیشتری دارد که مواردی از آن ذکر میشود: ١- برداشت از حدیث برمبنای اصالت وجود و تشکیک در مراتب آن آ عن رسول الله (ص): «إن هذه النار غسلت بسبعین ماءاً ثم انزلت »١ - به عقیده صدرالمتألهین آنچه که تحقق بالذات دارد و قوام اشیاء به آن میباشد وجود است و تحقق و واقعیت عینی بالذات اختصاص به وجود دارد و با قطع نظر از وجـود، هـیچ چیـزی در عالم ذهن و خارج تحقق نمییابد و همه اوصاف و آثار اشیاء برخاسته از وجود بوده و همه موجودات بنابر درجه هستیشـان از کمـالات برخوردارنـد.
این حدیث شریف نیـز بنـا بر برداشت او اشاره به این حقیقت دارد که این آتش طبیعی تنزل یافته آتش عقلی است ، یعنـی آتش دنیایی مانند همه حقایق عالم طبیعت ابتدا از وجود عقلانی برخـوردار بـوده و سـپس بـا نزول به عالم مثال، از وجود مثالی برخوردار شده و سپس به صورت نار عـالم طبیعـت وجـود پیدا کرده است (ملاصدرا، الحکمه المتعالیه ، ٧٣/٩) و همین نار در مرتبه ای بـالاتر و در قـوس صعود به صورت آتش قیامت کبری، ظهور و بروز خواهد کرد که به گفتـه رسـول خـدا (ص) خداوند آن را علامتی قرار داده است تا انسان در این دنیا با دیدن آن به یاد شـدت حـرارت آن در روز قیامت بیفتد و عظمت و شدت آن را درک کند.