چکیده:
توجه به تحلیل زبانی مفاهیم و گزارههای حقوقی، یکی از مهم ترین بخـش هـای مـورد مطالعـه در فلسفه حقوق است . طبیعت علم حقوق، آمیختگی آن با الفاظ را ایجاب میکند؛ قـانون، قـرارداد، رای و تالیف حقوقی، همه باید جامه لفظ به تن کنند تا فهمیده و اجرا شوند. مرحله اول برای فهم یک متن یا سخن -و از جمله یک گزاره حقوقی – فهم معنای آن است . از این رو این پژوهش ، در جست و جوی یافتن محملی معنایی برای گزارههای حقوقی میباشد. در فلسفه تحلیلی و دانـش معناشناسـی، مطالـب بسیاری در این باب وجود دارد که حقوقدانان را در شناخت بهتر از دانش حقوق یاری کرده است . بـا این حال، منطق حقوقی و مبانی حقوق ایران از علم اصول فقه اخذ شده است . اصولیان مباحث فراوانی در معنای الفاظ حقوقی و رابطه لفظ و معنا داشته اند. درباره پیوند لفظ و معنـا، قـول بـه ذاتـی بـودن و وضعی بودن این ارتباط مطرح شده است . به همین ترتیب ، اکثـر اصـولیان، متعلـق معنـای الفـاظ غیـر اعتباری را ماهیت یا مدرک عقلانی میدانند. پذیرش هریک از این رویکردها تاثیر مستقیمی بر رویکرد حقوقدان به حقوق به ویژه در امر تفسیر دارد.
Paying attention to the lingual analysis of the legal concepts and propositions is one of the most important sections studied in philosophy of law. The nature of the science of law necessitates its intermingling with words; law، contract، verdict، legal authorship، all have to be put into words to be understood and executed. The first stage of understanding a text or a speech – including a legal proposition – is to understand its meaning. Thus، this research seeks to find a semantic pretext for legal propositions. There is much material in this respect in analytical philosophy and the science of semantics، which has helped legal experts have better understanding of law. Nevertheless، Iranian legal logic and principles of law have been adopted from the principles of jurisprudence. The legal theorists (uṣūlīs) have proposed many discourses on the meaning of legal terms and the relation between words and meanings. Concerning the relation between a word and its meaning، it is opined that this relation is essential and conventional. Similarly، most of the legal theorists consider the object or dependant (muta‘allaq) of the meaning of non-conventional words as rational nature or percipient. Acceptance of any of these approaches has a direct impact on the legal experts’ attitude towards law، particularly in exegesis (tafsīr).
خلاصه ماشینی:
"semantics در میان علمای شیعه ، شهید سید محمد باقر صدر نخستین کسی است که در کتب اصـولی خود به قرابت میان مبحث الفاظ در علم اصول و رویکردهای فلسفه تحلیلی توجه نمـوده و در ایجاد مقارنه میان مباحث ایـن دو دانـش کوشـیده اسـت (صـدر، المعـالم الجدیـده، ۹۶-۹۸).
دو دیدگاه کلی درباب رابطه لفظ و معنا در میان اصولیان ارائه شده که از این قرارند: مبحث اول: نظریه ذاتی بودن لفظ برای معنا این نظریه به سلیمان بن عباد –عالم شیعی متقـدم -نسـبت داده شـده و اگرچـه در میـان معاصران نیز قائلانی دارد، اما کتب اصولیان مشهور، از انتقاد و چالش نسـبت بـه آن پـر اسـت .
به دلیل ماهیت تعبدی این عقد است که به عنوان مثـال، حتـی حضـرت امـام بـه عنوان یکی از شاخص ترین قائلان نظریه قراردادی بودن رابطه لفظ و معنا، درحالیکه برخلاف مشهور فقهای متقدم، وجوب صیغه ، لفظ ، عربیت و ماضـویت را در عقـود و معـاملات شـرط نمیدانند، اما در عقد نکاح قائل به لزوم تلفظ و استفاده از زبان عربی – جز در صورت عجـز- شدهاند (امـام خمینـی، تحریـر الوسـیله ، ۲۴۶/۲) و (امـام خمینـی، کتـاب البیـع ، ۵۴/۱ و ۲۰۵ و۲۱۹و۲۲۲).
شهید صدر نیز پس از ارزیابی و نقد نظریات قائلان به بشری و الهـی بـودن منشـأ وضـع ، اگرچه نهایتا نظر اول را برمیگزیند، اما معتقد است که برهانی بر رد دیدگاه الهی وجـود نـدارد و حتی ریشه وضع انسان نیـز الهـام الهـی اسـت کـه نشـانه هـای آن در تعلـیم بیـان بـه آدم و سخن گفتن آدم و حوا پیش از هبوط وجود دارد (صدر، بحوث فی علم الاصول، ۸۷/۱)."