چکیده:
این گفتار به نقد و بررسی و تحلیل مطالب یازده تن از خاورشناسان ، از سدة هیجدهم میلادی تا کنون در مورد ابوطالب بن عبدالمطلب میپردازد. ادوارد گیبون ، تامس کارلایل ، هنزی لامنس و دوایت دونالدسون ، از جملۀ این خاورشناسان اند. نویسنده در تحلیل خود، علتهایی میآورد که چرا برخی از خاورشناسان به ایمان حضرت ابوطالب اشاره نکرده اند، از جمله : اشتباه های تاریخی و اعتماد مطلق بر منابع اهل تسنن .
خلاصه ماشینی:
"آخرین مستشرقی که در این نوشتار به او پرداخته میشود، آقای جاناتان براون 8 است که در کتابش تحت عنوان "محمد" (منتشر شده در سری کتاب های معرفیهای بسیار کوتاه ) میگوید که جناب ابوطالب حامی سترگی برای پیامبر بود، ولی خودش هیچ گاه مسلمان نشد.
دلیلی مهمتر از آنچه در بالا گفته شد، این است که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب ٧ بر ایمان پدر بزرگوار خود تأکید میکنند، و البته جناب ابوطالب هم همواره از سوی پیامبر اسلام با عظمت یاد شده اند.
آیا نباید از خود و دیگران پرسید که چرا در تاریخ هایی که مستشرقان از واقعه عاشورا نوشته اند، چنین چهره هایی مانند حضرت ابوالفضل و حضرت علی اکبر سلام الله علیهما کمتر یاد شده است ؟ آیا پناهنده شدن حر بن یزید ریاحی در روز عاشورا و اینکه وی به عنوان یک فرمانده لشکر اموی از پست فرماندهی در جبهه بنیامیه اعراض کرد و به عنوان یک پناهنده و سپس سرباز و در نهایت شهید در جبهه حضرت امام حسین ٧ در تاریخ جاودانه شد؛ چنین مطلبی را ١٠٦ میتوان از نظر سیاسی، نظامی و یا استراتژیک آنقدر بیاهمیت دانست که مستشرقان این گونه ساکت و بی سر و صدا از کنار آن بگذرند؟ آیا اگر نظیر چنین پناهندگی در هر کدام از جن٢های مهم تاریخ ، از یونان باستان تا کنون صورت گرفته بود، مورخان و تحلیل گران غربی چند جلد کتاب ، چند مقاله و چند فیلم و سریال و داستان کوتاه برای آن تولید نمیکردند؟ پس چرا درباره چنین حادثه عظیمی این قدر ساکت نشسته اند؟ پینوشت ها: 1.
4. Thomas Carlyle, on Heroes, Hero-worship, and the Heroic in History (London, 1841), Lecture 2: the Hero as Prophet, Mahomet: Islam, pp."