چکیده:
اهمیت مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان در کشورهای جهان سوم هم برای رشد و توسعه جوامع و هم برای خود شکوفایی زنان روز به روز افزایش می یابد، و ضرورت مطالعه آن بیشتر می شود. در این مقاله به تاثیر فرهنگ سیاسی زنان بر روی مشارکت سیاسی آنان میپردازیم. با استفاده از نظریه اینگلهارت و سایر نظریهها درباره تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی فرضیات تحقیق مطرح و با استفاده از روش پیمایشی، دادههای لازم جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. جامعه آماری پژوهش زنان بالای 20 سال شهر یزد بودند که با روش نمونه گیری تصادفی 385 نفر از آنان انتخاب و پرسشنامههای تهیه شده تکمیل گردیدند. نتایج تحقیق حاکی از این بود که فرهنگ سیاسی زنان بر روی مشارکت سیاسی آنان تاثیر می گذارد. همچنین همه مولفههای فرهنگی سیاسی، شامل نگرش نسبت به نظام سیاسی، نخبگان سیاسی حاکم، دانش (تجهیز) سیاسی، نگرش زنان نسبت به توانمندی سیاسی خود، و هنجارمند دانستن مشارکت سیاسی زنان با مشارکت سیاسی زنان رابطه معنی دار مثبت نشان دادند.
خلاصه ماشینی:
مدل تحلیلی تحقیق نگرش نسبت نگرش نسبت ارزشهای به نظام سیاسی به نخبگان سیاسی مشارکت سیاسی زنان فرهنگ سیاسی زنان نگرش نسبت هنجارمند تجهیز به توانمندی دانستن مشارکت شناختی در پایان این قسمت لازم است اضافه شـود، از آن جـا کـه بیشـتر تحقیقـات نشـان میدهند زنان کمتر از مردان در فعالیت های سیاسی مشارکت مـیکننـد، نظریـات خاصـی برای تبیین علل مشارکت کم زنان مطرح شده اند، که از جمله آنها میتوان به نظریـه هـای زیر اشاره کرد: اختلافات فیزیولوژیـک زنـان و مـردان (٤٩-٤٨ :١٩٨٧ ,Dye)، اجتمـاعی شدن متفـاوت پسـرها و دخترهـا (١٢١-١١٧ :١٩٨٥ ,Lipson ;٣٨١ :١٩٨٦ ,Best, et al)، محافظه کارتر بودن زنان در مقایسه با مردان (چـابکی، ١٣٨١)، سـنت گراتـر بـودن زنـان نسبت به مـردان (دوورژه ، ١٣٦٩: ٢٩٥-٣٠٠)، اثربخشـی سیاسـی پـایین و احسـاس بـی قدرتی زنان (چابکی، ١٣٨١)، و مردسالاری حاکم در بیشتر جوامـع ( :١٩٨٦ ,Best, et al ٤٠٤-٣٨١).
با توجه به مولفه های فرهنگ سیاسی، در ذیل این فرضیه اصلی، فرضیه های فرعی زیر مورد بررسی قرار میگیرند: ـ بین نگرش سیاسی زنان نسبت به نظام سیاسـی و مشـارکت سیاسـی آنـان رابطـه وجود دارد؛ به طوری که هر چه نگرش آنان مثبت تر باشد، مشارکت سیاسی آنان بیشـتر است .