چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی دیوان سالاری ایلخانان با تکیه بر تشکیلات قضایی در این دوران میباشد. لذا این تحقیق از طریق بررسی ساختار دیوان قضایی دوره ایلخانان، از جمله نحوه انتصاب، میزان اختیارات، حوزه نفوذ و غیره تلاش میکند تا به شناخت دقیق تحولات قضایی آنان دست یابد. با وجود این، یافتههای پژوهش حاکی از آن است که تشکیلات دیوان سالاری ایران در عهد حاکمیت مغولان دستخوش دگرگونیهای قابل توجهی گردید. در این میان تسلط مغولان و تأسیس سلسله ایلخانی منجر به ورود سنتها و عناصر جدیدی در تشکیلات قضایی ایلخانان شد که از ختاییان و همچنین یاسای چنگیزخان، اقتباس شده بود. این عوامل جدید به واسطه حاکمیت سیاسی مغولان، بر تشکیلات قضایی ایران تأثیر بسزایی گذاشت.
خلاصه ماشینی:
"چون رویه بر این شد قضات و علمای بزرگ صالح و متدین به تدریج دست از قضاء مناصب شرعی برداشتند «و مردم بزرگ چونه نه اختیار کنند خود را در معرض چنان کسان آرند»، (همان: 239) در نتیجه این وضع در کار حل و فصل دعاوی و امنیت قضائی مردم فساد کلی ایجاد نمود و چون امثال این فرصت طلبان بسیار بودند و میدیدند که هم نوعان آنها به مناصب معتبر دست مییابند به دشمنی با یکدیگر برخاستند و با کارهای خود حرمت بزرگان علمای اسلام و قضات اصیل را میبردند و هر یک از این مدعیان خود را در حمایت امیری و بزرگی از اهل حکومت قرار داده بود «و به هر مدت یکی قاضی شدی و دیگری معزول و بعضی بجائی رسانیدند که عمل قضا را بضمان میستدند و اعمال شرعی را به مقاطعه میدادند».
(همان: 346) ظاهرا فصل دعاوی از طریق دیوان حکمیت بعد از دوره مورد بحث یعنی زمان تضعیف و تجزیه حکومت ایلخانان و خاصه در نیمه قرن هشتم هجری رواج یافت و این بیشتر به علت آن بود که بر اثر تقویت نفوذهای محلی و غلبه مجدد شیوه زندگی صحرانشینی این نوع رسیدگی قضائی که مطلوب طبع حکام محلی و امرای ترک و مغول بود در مقابل محاکم اسلامی و قضاوت شرعی زمینه حمایت مؤثر یافته است.
(خواندمیر، 1333: 3/135) نتیجهگیری با غلبه مغولان بر قلمرو اسلام و ایران، چون آنان به آئین دیگری معتقد بودند و توجهی به حفظ و رعایت سنتهای اسلامی نداشتند، نظام قضایی کشور دچار نابسامانی گردید و گسترش اسلام در ممالک مفتوح مغولان، دچار فترت شد، و در دیوان سالاری ایران تغییراتی به وجود آمد و نیز در کار قضا و داوری خلل بسیار راه یافت."