چکیده:
در منتهیالیه شمال باختری ایران، ضلع شمالی شهرستان ماکو و مرز مشترک سه کشور ایران، ترکیه و جمهوری خود مختار نخجوان و در پای کوه آرارات کوچک پهنه ی بیابانی تحت عنوان «دشت بورالان» با اشکــــال ناهمواریهای مختص خود واقع گــردیده که در کمتر مکانی از آذربایجان میتوان مانند آن را یافت . عمدهترین چهرهی مشخصه ی این پهنه ، گسترش روانه های بازالتی آرارات میباشد که بستر دشت را تشکیل داده و آن را از بقیه ی قسمت های فرورفتگی آراکس که محدودهی جغرافیایی آن فراتر از مرزهای سیاسی کنونی را در بر میگیرد، به عنــــوان یک واحـد ژئومورفولوژیکی مستقل ، تفکیک مینماید. در طول دورههای سرد کواترنر که دمای ارتفا عات مخصوصا آرارات و متعاقاب سطح دشت پایین تر و سردتر بوده، با دخالت فرایندهای بیرونی به ویژه تخریب فیزیکی و در فصول گرم این دورهها با دخالت رطوبت و تجزیه ی شیمیایی بر روی این روانه ها، ماسه های فعلی به وجود آمده و با تغییر شرایط آب و هوایی سرد به نیمه خشک کنونی و وجود اختلاف فشار بین کوهستان و سطح دشت ، دامنه ی فعالیت فرسایش بادی ، تپه های ماسه ای و تل های گیاهی گسترش یافته و در چاله هایی که در طول فصل زمستان و بارندگیهای بهاری محل تراکم موقتی آب میباشد، مرداب و در نهایت شبه پلایاها شکل گرفته اند. شناسایی و مطالعه ی این اشکال با رویکرد آمایش سرزمین و ساماندهی فضایی هدف اصلی پژوهش حاضر است . این پژوهش بر اساس مشاهدات میدانی ، مطالعات عکس های هوایی ١:٥٥٠٠٠، نقشه های توپوگرافی ١:٥٠٠٠٠، و زمین شناسی ١:٢٥٠٠٠٠ و ١:١٠٠٠٠٠، تصاویر ماهوارهای به همراه کارهای آزمایشگاهی جهت تجزیه ی گرانولومتری آبرفت های رودخانه ای و ماسه های بادی انجام گرفته است .
خلاصه ماشینی:
"عوامل بیابان زایی مانند قرارنگرفتن در مسیر جریانهای مرطوب و بارانزای مدیترانه ای ، شکل دالان مانند فرورفتگی آراکس (که منطقه ی مورد مطالعه بخشی از آن است ) که سبب هدایت و وزش جریان بادها از دالان میشود، وجود سنگ های آتشفشانی در بخش وسیعی از سطح دشت که به عنوان منبع نخست تولید ماسه محسوب میگردند، به همراه حاکمیت شرایط آب و هوایی نیمه خشک باعث گردیده تا این عوامل در ارتباط با هم به فرسایش بادی این امکان را فراهم آورند که به صورت مهم ترین عامل فرسایشی سطح دشت را در اختیار گرفته و در بستر زمــان با مشارکت عوامل محیطی دیگر و به همراه دخالت ها و بهــره برداریهای بی رویه ، نــاآگاهانه و غیـر اصولی انسانی از این محیط نه چندان تـــوانمند نقش تعیین کنندهای را در پیکرشناسی زمین به عهده داشته باشد.
ابزارهای فیزیکی مورد استفاده نیز عبارتند از: - شرح نقشه ی زمین شناسی چهار گوش ١:٢٥٠٠٠٠ ماکو و نقشه ١:١٠٠٠٠ ماکو - نقشه های توپوگرافی ١:٥٠٠٠٠ گریگ ٤٨٦٩ سری ٧٥٣ K، شوراق گل ٤٩٦٩ سری ٧٥٣ K، زنگنه ٤٩٦٩ سری ٧٥٣ K و ١:٢٥٠٠٠ ماکو - عکس های هوایی ١:٥٥٠٠٠ سال ١٣٤٤ - برداشت نمونه از نهشته های رودخانه ای قرهسو و ماسه های بادی منطقه به منظور انجام تحلیل های دانه سنجی (گرانولومتری و تفسیر منحنی تجمعی آنها) پیشینه ی تحقیق از اواخر سدهی نوزدهم میلادی با توجه به روند فزایندهی تخریب محیط زیست که مشکلات عدیده ای را برای جوامع انسانی به دنبال داشت ، انسان متوجه شد که برای بهره برداری مطلوب و هدفمند از سرزمین با رویکرد تضمین بقای منابع موجود در آن برای آیندگان، بهتر است که روند بهره برداری را در یک چارچوب برنامه ریزی شده به نام طرح مدیریت به اجرا گذارد (مالوتر ١٩٨٠) این بازهی زمانی نقطه عطفی در آغاز و اجرای طرحهای مــرتع داری، پارکداری و مدیریت توسعه در جهـــان محسوب میگردد (کوکز ١٩٨٥)."