چکیده:
مقاله حاضر در پی تبیین و شاخصبندی اندیشه سیاسی امام راحل در سه قسم فلسفه سیاسی، فقه سیاسی و اخلاق سیاسی است. در پژوهش حاضر پاسخ حضرت امام به پرسشهای اساسی پیرامون فلسفه سیاسی، فقه سیاسی و اخلاق سیاسی بر اساس الگوی تقسیم سهبعدی اسلام و در چارچوب اندیشه امام مورد بررسی قرار گرفت و شاخصهای هر قسم، تعیین و معرفی شده است. از یافتههای پژوهش این است که مطابق تفکر منظومهای امام، بین سه قسم مذکور رابطه منطقی و معناداری وجود دارد و نقص و کمال هریک در دیگری موثر است. در غیر اینصورت، جامعه مطلوب تحقق نمییابد. همچنین با عنایت به نگاه منظومهای امام، فهم کامل از اندیشه سیاسی وی با فهم هر سه قسم یاد شده حاصل میشود. از امتیازات این مقاله میتوان به بررسی اندیشه سیاسی امام مطابق منظومه فکری و با الگوی مورد نظر ایشان و تعیین شاخصهای سنجش هریک اشاره کرد.
The present research aims at explaining and indexing Imam Khomeinis political thoughts in three types of political philosophy, political jurisprudence, and political ethics. Here, we intended to analyze Imams response to three main questions about political philosophy, political jurisprudence, and political ethics based on the Islams three-dimensional division pattern and within the framework of Imams thought, then, indices of each type were determined and introduced. The findings of the study which were in compliance with systemic thought of Imam showed that there is a logical and significant relation among the three mentioned types and perfection and imperfection of each one affects the other one; otherwise, the desirable society will not be realized. Also, by observing Imams systemic viewpoint, we can say that a full understanding of his political thought will be achieved by understanding the three mentioned types. Among the advantages of this paper we can refer to analyzing Imams political thought in conformity with his pattern and thought system as well as determining the evaluation indices of each one.
خلاصه ماشینی:
از منظر امام در قسم فقه سیاسی، اگرچه شکل حکومت براساس اقتضائات زمانی و مکانی توسط مردم تعیین میشود؛ اما محتوای حکومت همان قوانین و برنامههای اسلام است و همه تابع احکام الهی هستند؛ در حکومت اسلامی مدنظر امام، چند شاخص مهم وجود دارد؛ اول، محوریت قانون الهی؛ دوم، رعایت عدالت و سوم، رضایت اکثریت مردم.
از نظر امام، ولی فقیه باید از شرایط ضروری عمومی (عقل و تدبیر) و اختصاصی (علم به قانون الهی و عدالت) برخوردار باشد؛ امام خمینی+ درباره اختیارات ولی فقیه معتقد است، فقیه و حکومت اسلامی علاوهبر ولایت در امور حسبیه، منصب افتا و قضاوت، تمام اختیارات حکومتی امام معصوم^ را براساس مصلحت اسلام و مسلمین دارا است؛ البته از نظر ایشان، اگرچه فضایل معنوی پیغمبر و امام معصوم، از فقها بیشتر است؛ ولی این مطلب موجب افزایش اختیارات حکومتی نمیشود.
همانگونه که در متن مقاله ملاحظه شده است، انسان وقتی که معتقد باشد، دین و قوانین الهی برای اجرا و تأمین سعادت بشر آمده است و اجرا هم نیازمند دستگاه اجرایی و حکومت است و برای تأسیس حکومت و اجرای احکام الهی محتاج رضایت اکثریت مردم هستیم و جلب رضایت مردم یک امر واقعی و یک تکلیف شرعی و حکم عقلی است و مجری احکام الهی لازم است، عالم به احکام الهی، عادل و دارای فضایل اخلاق سیاسی بوده و از رذایل اخلاق سیاسی مبرا باشد، در این صورت، با تشکیل حکومت اسلامی و اجرای قوانین الهی توأم با رضایت عموم مردم توسط انسان مهذب (ولیفقیه جامع شرایط)، آن منظومه مدنظر امام خمینی+ شکل یافته و با تحقق آن، موجبات سعادت جامعه فراهم خواهد شد.