چکیده:
مقاله ای که هم اکنون ازنظر میگذرد، نگاهی است تحلیلی به مقوله ی مونولوگ یا تکگویی و تاثیر آن ٨٣در معرفی شخصیت پردازی قهرمان و خلق موقعیت های دراماتیک اثر که با رویکرد ساختارگرایانه در سه تراژدی عصر نئوکلاسیک موردبررسی قرار میگیرد. هدف از ارایه ی این مقاله عبارت است از: ١( جایگاه و موقعیت مونولوگ در ساختار درام ، ٢( تاثیر کاربردی مونولوگ در خلق موقعیت های نمایشی و همین ط ور شخصیت پردازی ، ٣( نحو ی برقراری ارتباط مونولوگ با مخاط ب و مخاط ب با سیر حوادث درام ، ٤( تاثیر مونولوگ در پیدایی تکنیک های دیگر نمایشی . لازم به ذکر است که مونولوگ در تئاتر از قابلیت های دیگری نیز در نحو ی روایتگری داستان ٦٠برخوردار است که ازآن جمله باید به گفتمان متغیر پیرامون فردیت ، نحو ی بازنمایی ویژگی های روان شناسانه و درونی شخصیت ها و انعکاس دهنده ی زبان و فرهنگ یک جامعه اشاره کرد. کارکردهای متنوع و متعدد تکگویی همواره به عنوان یک شاخصه در پیشبرد ساختار دراماتیک آثار نمایشی تاثیر داشته است . مونولوگ یا تکگویی اگرچه اصط لاحی است که زیربنای آن بر شیو ی حرف زدن یک نفر با خودش و یا با تماشاگر استوار است ، اما این اصط لاح و کارکرد و روش های به کارگیری آن در ادوار مختلف ادبیات نمایشی در دنیا تاحدودی با هم متفاوت است ؛ به نحوی که روش های به کارگیری مونولوگ در دوران کلاسیک به مراتب با روش ها و رویکردها و دیدگاه های به کارگیری آن در دوران مدرنیسم و حتی پست مدرنیسم متفاوت است . چنان چه این شیوه در دوران کلاسیک ها به صورت یک الزام و در دوران مدرن به صورت یک تکنیک و تمهید به کار گرفته می شود.
خلاصه ماشینی:
"به اوج دراماتیک خود دست یافت که تمام این اقدامات و تجربیات درنهایت سبب شد که تکگویی در گذر زمان و به خصوص پس از جنگ جهانی اول و دوم ، به علت ماشینی شدن و هم چنین سرگردانی های ان سان قرن بیستم ، دوباره به اسلوبی دیگر رواج یابد و عنصر محتوایی عمده اش ، درون گرایی ناشی از امراض روحی و روانی پرسوناژ شده که به صورت واگویه های درونی و بیرونی همراه با وحشت و آشفتگی و ازخودبیگانگی در ژانرهای دیگر نمایشی هم چون مونودرام بیان شود.
٨٤ حال بدین جهت مونولوگ در جایگاه کامل ترین شکل تکگویی می تواند ازیک ط رف به عنوان مصداقی برای ثبت میزان جوهر یک نمایشنامه نویس درنظر گرفته شود و ازط رف دیگر به جهت ابعاد مقتصدانه ی نمایش های تک نفره ، توان سته است که در جذب ط یف وسیعی از مخاط بان بسیار موفق عمل کند.
مونولوگ ذیل متعلق به صحنه ی سوم از پرده ی دوم تراژدی اتللو است که در آن نه تنها از درونیات شخصیت یاگو اط لاعاتی به مخاط ب می دهد، بلکه شرایط و موقعیت های بعدی نمایشنامه را برای مخاط ب مط رح می سازد و سیر مسیر درام را تاحدودی جهت می دهد: »ایاگو: وقتی که نصیحت من این ط ور آزادانه و با یکرنگی توام باشد که در فکر او منط قی جلوه کند و در حقیقت تنها راه جلب نظر عرب محسوب گردد چه کسی می تواند مرا دغلباز محسوب کند؟ قبولاندن هر تقاضای مشروع به ط بع رئوف دزدمونا کار بس آسانی است ."