چکیده:
با تشکیل احزاب نیرومند و فراگیر بهیقین از تکیه بر شانس و اقبال جلوگیری میشود و بازدهی کارکرد حزبی باعث توانمندسازی منابع و ظرفیتهای نیروی انسانی شده و ترکیب کیفی مجالس و دولتها روزبهروز قویتر، عقلانیتر و توسعهیافتهتر میشود. بیشک باید پذیرفت که یکی از موانع نهادینه شدن احزاب، وجود تعداد بیشمار احزاب سیاسی در کشور است و نباید در انتظار دست غیبی از سوی دولتها و حتی حکومتها برای نهادینه شدن جایگاه حقیقی احزاب ماند.این مقاله با هدف بررسی دیدگاه کارکردگرایان در مورد حزب نگارش شده است. ابتدا با بیان جامعهشناسی احزاب سیاسی به معرفی خصوصیاتی از شکلگیری احزاب سیاسی پرداخته سپس با تعریف کارکردگرایی و معرفی نظریه پردگان آن و نقد این مکتب به مبحث کارکردگرایی و احزاب سیاسی میپردازیم . در این مقاله احزاب را بر اساس دیدگاه کارکردگرایان طبقهبندی کردهایم .توجه به نظم و ثبات در جامعه است که اکثر نظریهپردازان کارکردگرایی بدان توجه داشتهاند. کارکردگرایان نقش محیط و ارتباط استوار بین عوامل محیطی و احزاب را نادیده میگیرند و از این نکته غافلاند که کارکردهای یادشده را در موارد بسیاری، نهادها و تشکیلاتی به انجام میرسانند که بی تردید حزب سیاسی نمیباشند
خلاصه ماشینی:
کارکردگرايان نقش محيط و ارتباط استوار بين عوامل محيطي و احزاب را ناديده مي گيرند و از اين نکته غافل اند که کارکردهاي يادشده را در موارد بسياري ، نهادها و تشکيلاتي به انجام مي رسانند که بي ترديد حزب سياسي نمي باشند.
به هرروي ، اين پرسش به صورت جدي خودنمايي مي کند که حزب سياسي به چه معناست ؟ چگونه است که اين واژه در ادبيات سياسي غرب برگردان واژه گفت وگو و رقابت مسالمت آميز است ، درحالي که در بسياري از جوامع نامش با خشونت همراه است ؟ چگونه ممکن است اختلاف برداشت درباره واژه اي تا بدان جا کشيده شود که برخي آن را ريشه دار در فرهنگ جامعه و برخي ديگر کاملاً بيگانه و وارداتي بدانند؟ بررسي ها نشان مي دهد که هر يک از مدعيان از پديده اي سخن مي گويند که تنها در لفظ مشترک اند و نه در معنا.
درنتيجه روکان براي بررسي احزاب سياسي در اروپاي غربي مطالعات خود را از جامعه غرب و تحولات عميقي که منشأ شکاف هاي موجود در اين جوامع است آغاز کرد (ليپست وروکان ، ١٩٧٧: ٦٤).
روکان در مطالعات خود نه تنها از مطالعه روابط اجتماعي و جامعه شناسي استفاده مي کند، بلکه بارها از تاريخ ، اقتصاد، مردم شناسي و جغرافيا در تبيين چگونگي شکل گيري نظام هاي حزبي در اروپاي غربي بهره مي گيرد.
درنتيجه براي مطالعه احزاب سياسي در يک جامعه نخست بايد از مهم ترين رويدادهاي تاريخي اش که شکاف هاي عميق و اساسي در ميان اقشار مختلف آفريده است آغاز کرد.