چکیده:
هدف:. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین ابعاد سازمان یادگیرنده و آمادگی سازمانی برای تغییر در کارشناسان وزارت ورزش و امور جوانان میباشد. روششناسی: تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است که به شکل میدانی اجرا شده است. جامعه آماری مورد بررسی شامل کلیه کارشناسان وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران به تعداد 300 نفر بودند که 169 نفر بهعنوان نمونه آماری به پرسشنامههای ابعاد سازمان یادگیرنده (DLOQ) و آمادگی سازمانی برای تغییر را پاسخ دادند. ابتدا از آزمون کولموگراف- اسمیرنوف جهت تعیین نرمال بودن توزیع دادهها ، سپس جهت آزمون فرضیهها از آزمونهای ناپارامتریک ضریب همبستگی رتبهای اسپیرمن، ضریب همبستگی اتا و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین سازمان یادگیرنده و آمادگی سازمانی برای تغییر رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین از بین ابعاد سازمان یادگیرنده، بعدهای یادگیری مداوم، تحقیق و جستجو، یادگیری تیمی، سیستمهای ادغام شده، ارتباط سیستمی و رهبری راهبردی با آمادگی سازمانی برای تغییر رابطه معنی داری داشتند. نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهاد میشود که مسئولان وزارت ورزش و جوانان با تدوین مدل سازمان یادگیرنده زمینه تغییر و حرکت به سمت یادگیرنده بودن وزارت ورزش و جوانان را فراهم نمایند.
خلاصه ماشینی:
هدف اين پژوهش تعيين رابطه بين ابعاد سازمان يادگيرنده و آمادگي سازماني براي تغيير در کارشناسان وزارت ورزش و امور جوانان ميباشد.
جامعه آماري مورد بررسي شامل کليه کارشناسان وزارت ورزش و جوانان جمهوري اسلامي ايران به تعداد ٣٠٠ نفر بودند که ١٦٩ نفر به عنوان نمونه آماري به پرسشنامه هاي ابعاد سازمان يادگيرنده (DLOQ) و آمادگي سازماني براي تغيير را پاسخ دادند.
همچنين از بين ابعاد سازمان يادگيرنده ، بعدهاي يادگيري مداوم ، تحقيق و جستجو، يادگيري تيمي، سيستم هاي ادغام شده ، ارتباط سيستمي و رهبري راهبردي با آمادگي سازماني براي تغيير رابطه معني داري داشتند.
اين محققان در تحقيقي تجربي سازماني براي تغيير در کارشناسان وزارت ورزش با عنوان بررسي ارتباط بين ابعاد سازمان و جوانان جمهوري اسلامي ايران وجود دارد؟ يادگيرنده و تغييرات سازگاري و نوآوري در رابطه بين ابعاد سازمان يادگيرنده (يادگيري عملکرد سازماني دريافتند که ابعاد سازمان مداوم ، تحقيق و جستجو، رهبري راهبردي، يادگيرنده قويترين پيش بيني کننده انطباق ارتباط سيستمي، سيستم هاي ادغام شده ، سريع با تغييرات توليد يا عرضه خدمات پرشتاب توانمندسازي و يادگيري تيمي ) با آمادگي و عملکرد سازماني در رده عملياتي هستند.
همچنين از ٠/٠٥ است ، بنابراين بين تمامي ابعاد سازمان با توجه به ضرايب تعيين به دست آمده ميتوان يادگيرنده جز بعد توانمندسازي با آمادگي بيان داشت که بيشترين تبيين (٠/١٥٣ درصد از سازماني براي تغيير رابطه معنيداري وجود دارد.
اين متغيرهاي جمعيت شناختي سطح تحصيلات و يافته با نتايج تحقيق هاکو (٢٠٠٨)، گرنينگهام و جنسيت با ميزان آمادگي سازماني براي تغيير همکاران (٢٠٠٢)، عباسي (١٣٨٩) و اسدي و رابطه معناداري وجود ندارد؛ اما ارتباط بين سن همکاران (١٣٨٨) همخواني دارد.