چکیده:
هدف اصلی این تحقیق بررسی پارامترهای بیومکانیکی اندام فوقانی بسکتبالیست ها حین پرتاب های آزاد موفق و ناموفق بود. شش نفر )میانگین و انحراف از معیار سنی 09/2±23( از بسکتبالیست های حرفه ای که در سوپرلیگ بسکتبال فعالیت داشتند با کسب رضایت در آزمون مشارکت کردند. جهت ثبت سینماتیک حرکت از دو دوربین پرسرعت zr-200 Casio در فرکانس 240 هرتز و جهت ثبت فعالیت الکتریکی از دستگاه الکترومایوگرافی ME6000 T16 استفاده شد. از آزمون آماری ویلکاکسون جهت بررسی اختلافات معنی دار بین پرتاب های موفق و ناموفق استفاده شد (05/0 ≤ p). مشاهده کردیم که سرعت زاویه ای مفصل مچ در لحظه رهایی توپ به طور معناداری در پرتاب های موفق بیشتر بود (028/0 ≤ p). مفاصل مچ (008/0 ≤ p) و شانه (023/0 ≤ p) نیز فلکشن بیشتری در پرتاب های موفق نشان دادند؛ درحالی که آرنج (002/0 ≤ p) در پرتاب های موفق فلکشن کمتری نسبت به پرتاب های ناموفق داشت. نتایج نشان دادند جابه جایی زاویه ای مچ (034/0 ≤ p) و آرنج (004/0 ≤ p) در پرتاب های موفق به طور معناداری بیشتر از پرتاب های ناموفق بود. سطح زیر منحنی پتانسیل الکتریکی هر سه عضله فلکسور کف دستی زند اعلی، سه سر بازو و دلتوئید قدامی در پرتاب های موفق بیشتر از پرتاب های ناموفق بود، اما تنها اختلاف معنی دار در سطح زیر منحنی عضله سه سر بازویی مشاهده شد (034/0 ≤ p). در نگاه کلی، می توان گفت افزایش در سرعت زاویه ای مچ دست و میزان فعالیت عضله سه سر بازویی در موفقیت پرتاب های آزاد تاثیر داشته اند.
خلاصه ماشینی:
"بیومکانیک ، سینماتیک ، الکترومایوگرافی، پرتاب آزاد بسکتبال Biomechanical analysis of successful versus unsuccessful free throw shots performed by professional basketball players Salami,A*.
میلر سال ١٩٩٩ با بررسی سیگنال الکترومایوگرافی بین شوت های موفق و ناموفق در فاصله ٦/٤ متری نشان داد اختلاف معنیداری در زمان فعالیت ، سطح زیر منحنی الکترومایوگرافی و میانگین فعالیت عضلات در طول حرکت وجود ندارد، اما با بررسی سیگنال الکترومایوگرافی در حوزه فرکانس به این نتیجه دست یافت که در شوت های ناموفق میانگین فرکانس بالاتری وجود دارد که تفاوت برای دو عضله دلتوئید خلفی (موفق = ٤٩ هرتز، ناموفق = ٥٧ هرتز) و دوسر بازویی (موفق = ٥١ هرتز، ناموفق = ٥٥ هرتز) معنیدار بود.
فعالیت الکتریکی عضله سه سر بازویی در طول حرکت (سمت راست )، سطح زیر منحنی پتانسیل الکتریکی برحسب زمان عضله سه سر بازویی بحث و نتیجه گیری هدف انجام این تحقیق بررسی سینماتیک و ثبت فعالیت الکتریکی عضلات در پرتاب آزاد بسکتبال با استفاده از داده های به دست آمده از دوربین و الکترومایوگرافی بود.
میلر با بررسی سیگنال الکترومایوگرافی بین شوت های موفق و ناموفق در فاصله ٦/٤ متری نشان داد اختلاف معنیداری در زمان فعالیت ، سطح زیر منحنی الکترومایوگرافی و میانگین فعالیت عضلات در طول حرکت وجود ندارد، اما با بررسی سیگنال الکترومایوگرافی در حوزه فرکانس به این نتیجه دست یافت که در شوت های ناموفق میانگین فرکانس بالاتری وجود دارد که تفاوت برای دو عضله دلتوئید خلفی (موفق = ٤٩ هرتز، ناموفق = ٥٧ هرتز) و دوسر بازویی (موفق = ٥١ هرتز، ناموفق = ٥٥ هرتز) معنیدار بود."