چکیده:
مقدمه: بیمارستان ها به علت کمبود و مشکلات با بحران های مختلفی در هنگام ارائه خدمت به بیماران روبرو هستند و این منجر به استفاده نادرست از منابع بیمارستان ها شده است؛ هدف این مطالعه بررسی نحوه استفاده از آمبولانس به عنوان یکی از منابع بیمارستان ها می باشد.
روش پژوهش: این پژوهش توصیفی - مقطعی در اسفند 93 در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام گرفت. کلیه اعزام های آمبولانس به بیرون از بیمارستان در فرم محقق ساخته ای که به مدت 20 روز در اختیار صاحبان فرآیند قرار گرفته بود ثبت گردید. تجریه و تحلیل داده ها با نرم افزار 19SPSS و با استفاده از آماره های توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون) انجام گرفت.
یافته ها: در بازه زمانی مذکور 1597 بار آمبولانس ها به بیرون از بیمارستان اعزام شده بودند. بیشترین علت استفاده از آن خدمات مشاوره ای (5/20%)، آزمایشگاهی (2/17%) و انتقال خون (6/12%) بود. بیشترین خدمات مشاوره ای مربوط به مشاوره چشم (2/31%)، مشاوره گوش حلق بینی (16%) و مشاوره قلب (4/7%) بود. یافته ها بیانگر همبستگی معنادار بین اندازه بیمارستان و دفعات اعزام آمبولانس به خارج از بیمارستان بود (01/0p<).
نتیجه گیری: به طور کلی برای اعمال هر نوع مداخله جهت استفاده بهینه تر از آمبولانس ها بهتر است بر روی خدمات مشاوره ای و انتقال خون تمرکز گردد. هم چنین تصمیم جهت مداخله در امر مشاوره در بیمارستان های شیراز بهتر است با تمرکز بر خدمات چشم پزشکی، گوش و حلق و بینی و قلب باشد.
Introduction: Hospitals due to lack of problems with the different crises faced during service delivery to patients and this led to the improper use of hospital resources. The aim of this study was to evaluate the use of ambulances to hospitals is one of the sources.
Methods: his cross-sectional study was done in March 2015 at the hospitals in Shiraz University of Medical Sciences. All dispatch of an ambulance outside the hospital for 20 days researcher that the process had been registered owners. Data analysis using SPSS v.19 software and using descriptive and inferential statistics (Pearson Regression Test) were performed.
Results: Ambulances were sent outside hospitals 1597 times in the mentioned period of time. The most important reason of using ambulances was receiving consultant services (20.5%)، laboratory services (17.2 %) and blood transfusion (12.6 %). The consultant services related to ophthalmology (31.2 %)، consulting ENT (16 %) and heart advice (7.4 %). The significant correlation was found between size of hospital and ambulance use. (p<0.01)
Conclusion: In general، to apply any kind of intervention it is better to focus on advisory services and blood transfusion. Besides، it would be better to focus on ophthalmology، ENT and the heart services in order to provide better interventions.
خلاصه ماشینی:
آمبولانس به عنوان یکی از منابع مورد استفاده در بیمارستانها، وسیله نقلیهای است که برای حمل و نقل افراد بیمار یا مجروح به مراکز درمانی استفاده میشود که در اصل به معنای یک بیمارستان در حال حرکت میباشد[6] طیف گستردهای از وسایل نقلیه فوری و غیر فوری مانند کامیون، وانت، دوچرخه، موتور سیکلت، واگن در ایستگاه، اتوبوس، هلیکوپتر، هواپیماهای بال ثابت، قایق وحتی کشتی بیمارستانی برای خدمترسانی به موقع به بیماران وجود دارد[7].
اول این که نحوه و کارآمدی استفاده از آمبولانس به عنوان یکی از منابع مهم بیمارستان چگونه میباشد و دوم این که آیا میتوان خدماتی را که بیمار بخاطر آن از بیمارستان خارج میشود را به بیمارستان آورد؟ یافتههای این پژوهش نشان داد که در مدت20روز در تمامی بیمارستانها 1597 بار آمبولانس به بیرون از بیمارستان اعزام شده است که بیشترین آن از بخشهای اورژانس و بانک خون درخواست شده بود.
گری در مطالعهای دیگر نشان داد که بخش اورژانس بالاترین میزان انتقال بیمار را دارد که با مطالعه حاضر همسوست، این پژوهش بیشترین دلیل اعزام بیماران به خارج از بیمارستان را بیماران تروما و بد حال دانست که برای دریافت خدمت منتقل میشدند[12].
quot;Emergency calls to the ambulance service that do not result in the patient being transported to hospital: an epidemiological study Emergency Medicine Journal 2002; 19(5): 449-452.
quot;Emergency medical services; 2006: 1261-1279.
quot;Probabilistic linkage of computerized ambulance and inpatient hospital discharge records: a potential tool for evaluation of emergency medical services.
the Report of the Hospital Emergency Department and Ambulance Effectiveness Working Group; 2005.